گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مجد همگر

بر من همه خواری از دل آمد

کز وی هوس تو حاصل آمد

با بار غمت دل ضعیفم

افتاده و پای در گل آمد

وین نیست عجب که بار عشقت

بر کوه و بحار مشکل آمد

بر که رغم غمت کشیدند

از درد تو در زلازل آمد

دریا بشنید نام عشقت

موجی زد و با سلاسل آمد

سر جمله عشق تو بدیدم

افلاک و زمینش داخل آمد

با دل کردم حساب غمهات

وجه همه عمره فاضل آمد

در دور جمال تو ز عالم

هر طفل که زاد بی دل آمد

کآنشب که ترا بزاد مادر

از فتنه زمانه حاصل آمد