|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از بیهنری و فقدان هنر شکایت دارد که او را در بند میکند و آزاد نمیگذارد. او به این مسأله میپردازد که چگونه میتواند ذات حقیقی و جوهر خود را پنهان کند، مانند تیغی که در پوشش خود پنهان است، در حالی که به او فشار میآید و به او زخم میزند.
هوش مصنوعی: به خاطر ناتوانی و کممهارتیام، به اندازهای مورد انتقاد قرار گرفتم که حتی نتوانستم از محدودیتهای هنری خود رهایی یابم.
هوش مصنوعی: این شعر به حس درونی شاعر اشاره دارد که نتواند ویژگیها و جوهر خود را پنهان کند. او مانند تیغی که نمیتواند خود را مخفی کند، به این فکر میکند که چگونه میتواند استعداد و ذات خود را در جمعها یا موقعیتها محافظت کند. همچنین، اشاره به این دارد که وقتی آسیب یا خطری او را در معرض دید قرار میدهد، او مجبور میشود که خود را نشان دهد، حتی اگر بخواهد پنهان بماند. این تضاد میان پنهانکاری و نمایان بودن، احساساتی عمیق و پیچیده را به تصویر میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا! ز غم عشق تو فریاد مرا
کز عشق تو جز دریغ نگشاد مرا
هر ذرّه اگر گره گشایی گردد
حل کی شود این واقعه کافتاد مرا
من با که بگویم که چه افتاد مرا
بازم چه لطیف و چست بر داد مرا
در بندگی خویشتنم نپذیرفت
و آنگاه ز جمله کرد آزاد مرا
تا بر تن آزرده تب افتاد مرا
یکروز نکرد هیچکس یاد مرا
تا من بزیم ثناء تب گویم از آنک
تب بود که پشت گرمیی داد مرا
ساقی بکرم تو میکنی یاد مرا
غیر از تو که میرسد بفریاد مرا؟
گر در غم دل تو دستگیرم نشوی
سوی که روم که میکند شاد مرا؟
چون منصب عاشقی فلک داد مرا
شد دنیی و عقبی همه از یاد مرا
افتاده ز کار دو جهان است دلم
زان روز که کار با تو افتاد مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.