گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

خواهی که ببینی دل کارآگه را

و از خود به خدا عیان ببینی ره را

بر تخت درون نشان به شمشیر زبان

شاهنشه لا اله الّا الله را

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اوحدالدین کرمانی
مولانا

از ذکر بسی نور فزاید مه را

در راه حقیقت آورد گمره را

هر صبح و نماز شام ورد خود ساز

این گفتن لا اله الا الله را

حکیم نزاری

کردیم به ناکام بسیج ره را

بگذاشته بیهوده دل ابله را

گفتم مگر از وصل شبی عید کنم

چون ابر حجاب شد ندیدم مه را

نظیری نیشابوری

بگشای «نظیری » نظر کوته را

تو راه شناسی نشناسی چه را

ای دور که در شب به کمان می تازی

موسی به عصا روز رود این ره را

قدسی مشهدی

کی قدر شود بلند هر کوته را؟

در خور نبود شهی، گدای شه را

خورشیدی عشق گو مجو ماه دگر

آخر نه بس است ماه‌بودن مه را؟

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه