کرده بیهوشم خیال آن دو چشم میپرست
همتی ای بادهپیمایان که کارم شد ز دست
بر سر مال جهان سودای درویش و غنی
دست چون بر هم دهد؟ این تنگچشم، آن تنگدست
فتنه دوران ندانم سنگ بر جام که زد
اینقدر دانم که رنگ باده در مینا شکست
از وجود بیبقای خود نیفتی در گمان
در دل آیینه یک دم صورتی گر نقش بست
خواب غفلت دیدهات را مانع نظّاره است
ورنه در باغ از تماشا چشم نرگس کس نبست
در جنونم طرفه سودایی به دست افتاده بود
عقل گم بادا که بازار جنونم را شکست
از شکست خود چرا افتاده غافل در لباس؟
در شکست خاطرم آن کس که دامن برشکست
در دو گیتی هرکه چون قدسی اسیر عشق گشت
ماهی توفیق افتادش درین دریا به شست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حالت بیخود و شیدایی خود اشاره میکند که به خاطر عشق و زیبایی چشمهای محبوبش به آن دچار شده است. او از بزرگی و قدرت باده، حسرت واندیشی درباره مال دنیا میان درویش و ثروتمند صحبت میکند. شاعر از گذر زمان و تغییرات آن میگوید و به عدم ثبات وجود خود اشاره میکند. او به خواب غفلت اشاره میکند که مانع از دیدن زیباییهای واقعی است و اگر انسان بیدار باشد، میتواند زیباییها را ببیند. در نهایت، از عشق و جنون صحبت میکند و به قضا و قدر اشاره مینماید که در دنیای عشق، گاهی خاصیّت توفیق در کنار بینظمی و شکستها قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: چشمان آن محبوب مرا به شدت مجذوب کرده و بیهوش کردهاند. ای دوستان شرابخوار، هیچ کاری از دست من برنمیآید.
هوش مصنوعی: در این دنیا، اهالی ثروت و فقیر چه سودی از یکدیگر میتوانند ببرند؟ یکی که چشمش به مال و سرمایه دیگران است، و دیگری که خود چیزی ندارد، چگونه میتواند با هم دست به دست هم بدهند؟
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که در شرایط دشوار و بحرانی، نمیدانم چه بر سر من آمده است؛ اما به خوبی میدانم که هنگام آسیب دیدن، رنگ شراب در ظرف مینا تغییر کرده است. این نشاندهنده تأثیرات منفی و دشواریهایی است که بر تجربه شخصی فرد سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: هرگز به خود نبال و در افکار خود گمان نکن که از وجود ناپایدار خود به دور هستی؛ چرا که اگر لحظهای در دل آیینه تصویری نقش ببندد، آن تصویر نیز زودگذر و فانی است.
هوش مصنوعی: خواب غفلت چشمان تو را از دیدن زیباییها بازداشته است، وگرنه در باغ به تماشای زیباییها مانند چشم نرگس کسی پلک نمیزند.
هوش مصنوعی: در حالتی از جنون که حسی عجیب و غیرمعمول به من دست داده بود، عقل و درک خود را از دست دادهام و به همین دلیل، جنونم باعث شد که در وضعیت بدی قرار بگیرم.
هوش مصنوعی: چرا از شکست خودت غافلی و به ظاهرت توجه میکنی؟ در شکست درونی من، کسی را به یاد دارم که از شدت ناراحتی دامنش بر زمین میافتد.
هوش مصنوعی: در این دنیا هر کس که مانند فرشتگان به عشق گرفتار شود، مانند کسی است که در این دریا به شست و شوی پاکی و موفقیت رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شهی کز مهر تو چون بهرمان گردد چمست
جام می بستان که عید فرخ و جشن جمست
چون جمت با دادیار و ملک نارفته ز چنگ
رخ ز می بیجاده رنگ و دل ز ناز و نوش مست
با رضای تو ولی را خار گردد چون حریر
[...]
رای نورانی او جز آفتاب چرخ نیست
زانکه نورش در جهان نزدیک هست و دور هست
هفت کشور در خط فرمان سلطان سنجرست
هفتگردون در کف پیمان سلطان سنجر است
جز خداوندی که عالم بندهٔ تقدیر اوست
کیست در عالم که او سلطان سلطان سنجر است
گرچهگیتی روشنیگیرد ز نور آفتاب
[...]
توبهٔ من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست
دی که بودم روزهدار امروز هستم بتپرست
از ترانهٔ عشق تو نور نبی موقوف گشت
وز مغابهٔ جام تو قندیلها بر هم شکست
رمزهای لعل تو دست جوانمردان گشاد
[...]
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.