قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴ چون دیده من دید ترا روز نخست مسکین دل من هوای دیدار تو جست اکنون که ترا هوای من نیست درست یا ناز مکن یا دل من باز فرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به احساست عاشقانه خود اشاره میکند. او از روز اول که محبوبش را دید، دلش خواستار دیدار او شده است. اما اکنون که محبوب توجهی به او ندارد، از او میخواهد یا ناز کند و یا دلش را آزاد بگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی که من برای اولین بار تو را دیدم، قلب من به شدت احساس نیاز به دیدارت کرد و از آن روز به بعد، همیشه در دل تنگم آرزوی دیدن تو را داشت.
هوش مصنوعی: اکنون که احساس تو به من نیست، نه به من ناز کن و نه دل مرا بیدلیل به درد بیاور.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
آنی که وفا نباید از مهر تو جست
در وعده مخالفی و در پیمان سست
بی شرمی و بیدادگری پیشه تست
دست از تو بصابون رئی باید شست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.