گنجور

 
قطران تبریزی

اگر به بستان آسیب دید نار از سیب

بخانه باز پشیمان شده است از آسیب

ز درد سیب بخون در غریق شد دل نار

ز شرم نار برنگ عقیق شد رخ سیب

می عقیق بران نار و سیب باید خورد

ببانک رود و سرود و حدیث ناز و عتیب

ز برف کوه شد سیمگون نشیب و فراز

ز برگ باغ شده زردگون فراز و نشیب

همیشه تا که جهان هست باد خسرو را

ز بوسه دادن شاهان دهر سوده رکیب

خدایگان جهان لشگری که هیچ کسی

بر او روا نکند تنبل و فسون و فریب

ز طبع ناصح او دور باد رنج و عنا

ز جان حاسد او دور باد صبر و شکیب

 
 
 
عسجدی

بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع

چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب

نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب

به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب

قطران تبریزی

کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب

بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب

هزار دیبا در باغ گسترید صبا

نگارهاش بدیع و طرازهاش غریب

شده چو مذبح عیسی ز بلبل و گل باغ

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
انوری

درین دو روزه توقف که بو که خود نبود

درین مقام فسوس و درین سرای فریب

چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش

ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب

مرا خدای تعالی ز آسیای فراز

[...]

ادیب صابر

رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب

گل جمال تو را خار غمزه تو رقیب

دلم بماند به زندان عاشقی محبوس

ز قصد شحنه غمز رقیب و جور نقیب

غریبم از تو و این را سبب نعیب غراب

[...]

ظهیر فاریابی

خدایگانا شاگرد رای توست قضا

ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب

ز چوب منبر خشک از نشاط گل بدمد

نسیم نام تو چون بگذرد به لفظ خطیب

نه قطره ماند به دریا نه ذره ماند به دشت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه