بار خدایا ز مرگ منت چه آید
بی گنهان را ز غم مکش که نشاید
خامشی خویش خوار داری لیکن
خامشی من ترا همی نکزاید
تا تو یکی ره بسوی من نگرائی
هیچ سعادت بسوی من نگراید
گر بر تو دست من رسد عجبی نیست
آنکس کو می خورد تنش برباید
آمده نوروز و شعر باید نیکو
چونان کز طبع زنگ غم بزداید
طبعی باید گشاده شعر نکو را
جز سخنان تو طبع می نگشاید
گرت بکار است شعر نیک سخنگوی
خامش باش ارت شعر نیک نیاید؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به خداوند شکایت میکند که چرا بیگناهان را به درد و رنج مبتلا میکند و از مرگ میهراسد. او میخواهد که خداوند به او توجه کند و میگوید که اگر خداوند به او نگاه کند، سعادت به او خواهد رسید. شاعر همچنین بر لزوم سرودن شعر زیبا در عید نوروز تأکید میکند و بیان میکند که تنها از سخنان خداوند است که میتواند الهام بگیرد و شعر نیکو بسازد. در انتها، او پیشنهاد میدهد که اگر کسی استعداد شعر نداشت، بهتر است خاموش باشد تا شعر خوب به وجود نیاید.
هوش مصنوعی: خدایا، از مرگ بیگناه چه سودی میبرد؟ از غم و اندوه آنها را نرنجان، زیرا این کار شایستهای نیست.
هوش مصنوعی: سکوت خود را در نظر داری، اما سکوت من به تو تأثیر نمیگذارد.
هوش مصنوعی: هرگاه تو نگاهی به سمت من بیندازی، هیچ خوشبختیای به سوی من نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: اگر دست من به تو برسد، جای تعجبی نیست. چرا که کسی که شراب مینوشد، ممکن است تن پاک خود را از دست بدهد.
هوش مصنوعی: نوروز فرا رسیده و باید شعری زیبا سروده شود، مانند نانی که غم و اندوه را از دل میزداید.
هوش مصنوعی: برای سرودن شعر زیبا، باید روحی آزاد و گشاده داشت؛ در غیر این صورت، هیچ چیز نمیتواند به خوبی بیان شود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در کار شعر خوب به موفقیت برسی، باید حرفهای خود را با دقت بگویی. حرفهای بیمورد از تو خارج نشود، زیرا شعر خوب از سخنان بیفایده به وجود نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کار همه راست، آن چنان که بباید
حال شادیست، شاد باشی، شاید
انده و اندیشه را دراز چه داری؟
دولت خود همان کند که بباید
رای وزیران ترا به کار نیابد
[...]
کار همه راست چنانکه بباید
حال شادیست شاد باشی شاید
انده و اندیشه را دراز چه داری
دولت تو خود همان کند که بباید
رای وزیران ترا به کار نیاید
[...]
جز تو مرا یار و غمگسار نشاید
بی تو مرا جاودان بهشت نباید
صبر من از دل همی بکاهد هر روز
عشق توام هر زمان همی بفزاید
مونس من در شب سیاه ستاره
[...]
کار همه راست شد چنانک بباید
حالت شادیست شاد باشی شاید
انده و اندیشه را دراز چه داری
دولت تو خود همان کند که بباید
رایِ وزیران ترا بکار نیاید
[...]
رو که ز عشق تو جز عنا نفزاید
از تو و خوی تو کارکس نگشاید
خود نه حدیثی نه پرسشی نه سلامی
نیک بدیدم من از تو هیچ نیاید
خون دلم میخوری مخور که روانیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.