به بزم دهر حرف دشمنی عام است میدانم
لبی کز شکوه نگشاید لب جام است میدانم
همین باشد میسّر کیمیای وصل عاشق را
نشان از هستی عنقا همین نام است میدانم
به کار خستگان خویش میکن گوشه چشمی
غذای عاشق بیمار بادام است میدانم
مکن منعم ز بیتابی که چون سیماب عاشق را
نگردد آنچه گرد خاطرآرام است میدانم
ندارند اهل شوق از هیچ جانب راه بیرونشو
جهان مرغان دل را سربهسر دام است میدانم
مخور تا میتوان ای دل فریب جلوه دنیا
نگردد آنچه حاصل در جهان کام است میدانم
تفاوت نیست وصل و هجر حیرانمانده او را
به پیش چشم اعمی صبح، چون شام است میدانم
طمع دل از هوای وصل جانان برنمیدارد
وگرنه آرزوی عاشقان خام است میدانم
ز قصاب پریشان از سر و سامان چه میپرسی
به قربان تو عاشق بیسرانجام است میدانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجربیات و احساسات عاشقانه و چالشهای آن نوشته شده است. شاعر به عدم تفاوت میان وصال و هجر اشاره میکند و میگوید که عشق و شوق واقعی نمیتواند از هیچگونه مانعی سرخورده شود. او به صدای دنیا و جلوههای فریبنده آن توجه میدهد و میگوید که این فریبها نمیتوانند عشق واقعی را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین، از زندگی عاشق و دردهای ناشی از آن سخن میگوید و بر پیوستگی و ناامیدی در عشق تأکید میکند. در نهایت، او به بیسرانجامی عشق اشاره کرده و از وضعیت عاشق در این میانه میگوید.
هوش مصنوعی: در این جهان، شنیدن سخنان دشمنان امری عادی و رایج است، اما من میدانم که اگر کسی از سر شکایت و ناامیدی لب به سخن بگشاید، در حقیقت همانند کسی است که از شراب خوشمزه و لذتبخش دوری میکند.
هوش مصنوعی: اینکه وجود حقیقی و پیوند عاشقانه به سادگی قابل دسترسی است، نشاندهنده این است که عشق و اتصال به معشوق از ارزش و معنی خاصی برخوردار است.
هوش مصنوعی: به افراد خسته و زحمتکش توجهی کن، چرا که غذای عاشق بیمار مانند بادام است و من از این موضوع آگاه هستم.
هوش مصنوعی: نمیتوانی به کسی که عاشق است بگویی آرام باشد، زیرا مانند جیوه، عشق او را به سمت خود میکشاند و نمیتواند از چیزهایی که موجب آرامش خاطرش میشود، دور بماند.
هوش مصنوعی: اهل عشق و شوق از هیچ طرف راهی برای رهایی ندارند. در این دنیا همهجا برای دلهای پرواز کرده دامهایی وجود دارد و من این موضوع را میدانم.
هوش مصنوعی: ای دل، تا جایی که میتوانی، فریب زیباییهای دنیا را نخور. میدانم که آنچه در این جهان به دست میآید، واقعیت کاملی نیست.
هوش مصنوعی: تفاوتی میان وصل و جدایی نیست، هر دو حالتی هستند که او را به حیرت انداخته است. همانطور که در صبح، در پیش چشم نابینا، شب به نظر میآید، من نیز این را میدانم.
هوش مصنوعی: دل عاشق به امید وصال معشوق دست نمیکشد و اگر چنین امیدی نبود، آرزوی عاشقان بیمعنا بود.
هوش مصنوعی: از قصاب بینظم میپرسی چه خبر است؛ در حالی که میدانم عاشقی که هیچ سرانجامی ندارد، بیخبر است و تنها برای تو قربانی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.