گنجور

 
قاسم انوار

صبا چه گفت بگوش چمن که خندانست؟

میان صحن گلستان خروش مستانست

چه حالتست سمن را که سرگران شده است؟

چه بود سرو سهی را که پای کوبانست؟

چه حالتست که نرگس پیاله می دارد؟

چه حکمتست که غنچه بشکل پیکانست؟

چه بود لاله سیراب را که سرمستست؟

بگو که زلف سمن از چه رو پریشانست؟

شراب حب ازل ریختند بر عالم

فروغ باده ز ذرات کون تابانست

بصورت دو جهان سر عشق ظاهر شد

کنون بر تبت انسان رسید، انسانست

چه باشد انسان؟ مجموعه اصول و فروع

چه باشد انسان؟ مقصود کان و ماکانست

چه باشد انسان؟ خم خانه می ازلست

چه باشد انسان؟ سلطان ملک عرفانست

چه باشد انسان؟ آیینه خدای نمای

چه باشد انسان؟ مرآة کفر و ایمانست

بیار، ساقی، از آن باده سبک روحان

که مرهم دل ریشست و راحت جانست

بگو بناصح: تا بیش ازین محال مگوی

که قاسمی بیهمه حال مست و حیرانست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

کمال دین محمد محمد آنکه برای

جمال حضرت و صدر و وزیر سلطانست

نفاذ حکم و قضا و قدرت قدر وسع آنک

به حل و عقد ممالک منوب دورانست

سپهر برشده تا رای روشنش دیدست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
کمال‌الدین اسماعیل

دلم در آرزوی عشق روی جانانست

بعشق می نرسم این همه بلا زانست

همه ازین سوی عشقست هر چه رنج و بلاست

چو جان بعشق گروکشت کار اسانست

چو اهل عشق نباشی و لاف عشق زنی

[...]

حکیم نزاری

به قامت تو که تشویش سرو بستان است

به طلعت تو که تشویر ماه تابان است

به ابروی تو که جفت است و در جهان طاق است

به گیسوی تو که دلگیر تر ز قطران است

به سینه ی تو که از رشک اش آب گردد سیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
خواجوی کرمانی

اگرچه بلبل طبعم هزار دستانست

حدیث من گل صد برگ گلشن جانست

ز بیم چنگل شاهین جان شکار فراق

دلم چو مرغ چمن روز و شب در افغانست

چو تاب زلف عروسان حجله خانه ی طبع

[...]

جهان ملک خاتون

بنای خاطر ما از غم تو ویرانست

ز سوز عشق رخت آتشیم در جانست

اگر ز من طلبد جان از او دریغم نیست

هزار جان عزیزم فدای جانانست

به عید روی تو گفتم به دل چه چاره کنم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه