لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

ای آینه حسن تو در صورت زیب

گرداب هزار کشتی صبر و شکیب

هر آینه‌ای که غیر حسن تو بود

خواند خردش سراب صحرای فریب

عطار

گر میسوزم مرا مکن چندین عیب

کاتش دارم چو شمع دایم در جیب

زان میسوزم مدام تابوکه چو شمع

تن را در جان گدازم و جان در غیب

اهلی شیرازی

چون نافه از آن سرم فرو رفته بجیب

تا بوی ترا بشنوم از عالم غیب

عیبم مکن از بیهنری کاهوی چین

از عین هنر شهره شهر است بعیب

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
ابوالحسن فراهانی

شعری که ازو گرفت نه گردون زیب

بد گویم هیهات مبادام نصیب

آخر چه توان گفت که میگوید نیست

در عالم خاک زاده قدس غریب

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوالحسن فراهانی
صفایی جندقی

گفتم اگر ای نگار از کین رقیب

در عشق توام رسد هزاران آسیب

آزرده نگردم و نگردانم راه

اینک ز توام دور و به دوریت قریب

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه