از رشک کرد آنچه به من روزگار کرد
در خستگی نشاط مرا دید خوار کرد
در دل همی ز بینش من کینه داشت چرخ
چون دید کان نماند نهان آشکار کرد
بد کرد چون سپهر به من گرچه من بدم
باید بدین حساب ز نیکان شمار کرد
لنگر گسست صرصر و کشتی شکست موج
دانا خورد دریغ که نادان چه کار کرد
از بس که در کشاکشم از کار رفت دست
بند مرا گسستن بند استوار کرد
عمری به تیرگی به سر آورده ام که مرگ
شادم به روشنایی شمع مزار کرد
تا می به رغم من فتد از دست من خاک
افراط ذوق دست مرا رعشه دار کرد
کوته نظر حکیم که گفتی هر آینه
نتوان فزون ز حوصله جبر اختیار کرد
نومیدی از تو کفر و تو راضی نه ای به کفر
نومیدیم دگر به تو امیدوار کرد
غالب که چرخ را به نوا داشت در سماع
امشب غزل سرود و مرا بی قرار کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از رنجها و سختیهای زندگی خود سخن میگوید و احساس میکند که دهر به او بدی کرده است. او با وجود مشکلات و دردها، امیدوار است که روزی به آرامش و روشنایی دست یابد. شاعر به شباهت زندگیاش با کشتیای که در طوفان شکست میخورد اشاره کرده و از مشکلاتی یاد میکند که او را خسته کرده است. همچنین، او به امید و نومیدی در زندگی اش اشاره دارد و به این نتیجه میرسد که باید از سختیها درس بگیرد و همچنان به زندگی ادامه دهد. در نهایت، شاعر با سرودن غزلی، احساس نیاز به ابراز و بیان درونیاش را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر حسادت، آنچه روزگار بر من آورد، در حالتی که خسته بودم، نشاط و شادابیام را به شدت کم ارزش کرد.
هوش مصنوعی: در دل من، آتش کینهای وجود داشت که آسمان (چرخ) وقتی دید این راز پنهان نمانده، به وضوح آن را نمایان ساخت.
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان (سرنوشت) با من بد کرد، گرچه خودم هم انسانی ضعیف و بد هستم، اما باید به این حساب، در زمره نیکان به شمار آیم.
هوش مصنوعی: باد شدید باعث شد تا کشتی که در دریا بود از لنگر خود جدا شود و در نتیجه، امواج با قدرت به آن حمله کردند. افسوس که فرد نادان نتوانست کار مناسبی انجام دهد و از این وضعیت جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: به خاطر کشمکشهای فراوانی که تجربه کردهام، دیگر نتوانستهام به زنجیرهای خود وفادار بمانم و حالا به جایی رسیدهام که وابستگیهای محکمی برایم شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: من سالها را در سختی و تیرگی گذراندهام، اما اکنون مرگ به من شادی داده و مانند نوری از شمع بر مزارم تابیده است.
هوش مصنوعی: به خاطر نوشیدن می، با وجود اینکه نمیخواستم، احساس خوشی و ذوق شدیدی به من دست داد که باعث لرزش دستم شد.
هوش مصنوعی: نظر کوتاهنظرانهای که برخی حکیمان دارند این است که نمیتوان فراتر از ظرفیت خود به اختیار و انتخاب پرداخت.
هوش مصنوعی: اگر از تو ناامید بشوم، یعنی به نوعی به کفر رفتهام و تو هم از کفر من راضی نیستی، پس دوباره به تو امید دارم.
هوش مصنوعی: امشب، در حال رقص و حرکت، غالب به آهنگ دلنشین موسیقی شعر سرود و من را به شدت بیتاب و ناآرام کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از بس شمار بوسه که دوش آن نگار کرد
با روزگار کار من اندر شمار کرد
دیدم شمار و بوسه ندیدم همی به چشم
بی می مرا از آنچه ندیدم خمار کرد
گفتم که بوسه دادی لختی نگار من
[...]
بانوی تاجدار مرا طوقدار کرد
طوق مرا چو تاج فلک آشکار کرد
چون پیر روزه دار برم سجده، کو مرا
چون طفل شیر خوار عرب طوقدارکرد
تا لاجرم زبان من از چاشنی شکر
[...]
ای آنکه روزگار ترا اختیار کرد
وز اختیار او همه خلق افتخار کرد
سرسبز شد بزرگی چون سرو تا خدای
دست ترا گشاده چو دست چنار کرد
آنی که باره عزم تو از گرد باد ساخت
[...]
ایزد چو کارگاه فلک را نگار کرد
از کاینات ذات تو را اختیار کرد
نی نی هنوز کاف کن از نون خبر نداشت
کایزد رسوم دولت تو آشکار کرد
اول تو را یگانه و بی مثل آفرید
[...]
بر هر زمین که مردم چشمم گذار کرد
آنرا ز آرزوی رخت لاله زار کرد
از اشک من بضاعت یا قوت و لعل برد
هر صبح دم که قافلۀ شام بار کرد
چشمم چو زنده دید مرا در فراق تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.