گنجور

 
قاآنی

تویی چرخ و بس بد ترا فخر رفعت

منم خاک و بس بد مرا ذُلّ پستی

شکستی دلم را ولی شکر گویم

که دل از شکستن پذیرد درستی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
وطواط

اجل فخر دین ، ای کریم جهان

ترا داد یزدان همه جاه هستی

بفضل و کرم دست گیرم ، که در غم

مرا کشت اندیشهٔ تنگ دستی

بود هیچ آیا که ما خادمان را

[...]

حکیم نزاری

ز ما برشکستی و از ما بجستی

بر آنی که از زحمتِ ما برستی

دلِ ما ببردی سرِ ما نداری

درست است اگر ماجرا برشکستی

خیال تو از چشم ما نیست غایب

[...]

اوحدی

میی کو ترا میرهاند ز مستی

حلالت از آن می خرابی و مستی

بت تست نفس تو در کعبهٔ تن

خلیل خدایی، گر این بت شکستی

عروس جهان را وفایی نباشد

[...]

ادیب الممالک

ابوالفتح خان ای که ایوان قدرت

بلند آسمان را شکست از درستی

به فرهنگ و هوش تو اقرار داد

ابونصر یمگان ابوالفتح بستی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه