گنجور

 
قاآنی

باز این تویی شهاکه جهانت مسخرست

بر تارکت ز مهر جهانتاب افسرست

باز این منم ‌که طبع روانم سخن‌سر است

شیرشن کلام من به مثل تنگ شکرست

باز ای‌ تویی شها که سزاوار تست مدح

طبعت محیط فیض و کفت‌ کان‌ گوهرست

باز این منم‌که تا ز ثنای تو دم زنم

غمگین ز فکر روشن من مهر انور ست

باز این تویی‌که مهرهٔ اقبال بدسگال

از دستخون داو جلالت به ششدرست

باز این منم‌ که تهنیت‌آور به سوی من

روح ‌امامی از هری و مجد همگرست

باز این تویی ‌که حارس‌ کریاس شوکتت

طغرلتکین و اتسزو سلجوق و سنجرست

باز این منم‌که منبع جان‌بخش فکرتم

چون چشمهٔ زلال خضر روح‌پرورست

باز این تویی ‌که عرصهٔ جاهت چنان وسیع

کاندر برش مساحت ‌گیتی محقرست

باز این منم‌که هرکه نیوشد کلام من

گویدکه نیست شاعر ماهر فسونگرست

باز این تویی‌ که از تو گه رزم در هراس

گودرز و گیو و رستم و گستهم و نوذرست

باز این منم‌که داور اقلیم دانشم

ملک سخن به تیغ خیالم مسخر‌ست

باز این تویی‌که زیر نگین تو نه سپهر

با چار رکن و شش‌ ‌جهت و هفت‌ کشورست

باز این منم که طبع روان بخشم از سخن

گنجینهٔ پر از د‌ّر و یاقوت احمرست

باز این تویی‌ که تیغ جهان سوزت از گهر

چون ذوالفقار حامی دین پیمبرست

باز این منم‌که حجله‌نشینان فکر من

چون روی نوعروسان پُر زیب و زیورست

باز این تویی که سدهٔ‌ کاخ رفیع تو

با اوج‌عرش و سدره و طوبی برابرست

باز این منم که چون که مکرر کنم سخن

اندر مذاق خلق چو قند مکررست

باز این تویی ‌که چاکر کاخ جلال تو

رای و کی و نجاشی و خاقان و قیصرست

شاه جهان بهادر دوران حسن شه آنک

خورشید از خجالت رایش مکدرست

هوشنگ ملک‌پرور و جمشید ملک‌گیر

دارای تاج بخش و خدیو مظفرست

تا چرخ را مدار بود برقرار باد

زانرو که سیر چرخ ز عزمش مقررست

 
 
 
امیر معزی

شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست

بر شرق و غرب‌ پادشه عدل‌ گسترست

عزمش فرو برندهٔ ملک مخالف است

رأیش برآورندهٔ دین پیمبرست

سَهمَش به خاورست و نهیبش به باختر

[...]

وطواط

ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست

عزم تو باقضای سمایی برابرست

جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو

از خبث کافری همه عالم مطهرست

کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
کمال‌الدین اسماعیل

در شعر من بعیب نگیرند اهل فضل

گر جای جای قافیه بعضی مکرّرست

معنی سر سخن بود و قافیه تنش

بر یک تر ازو او دوسر، آن چون دو پیکرست

گر قافیه دو باشد و معنی یکی بدست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

امروز روز نوبت دیدار دلبرست

امروز روز طالع خورشید اکبرست

دی یار قهرباره و خون خواره بود لیک

امروز لطف مطلق و بیچاره پرورست

از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبر است

وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است

ای باد بوستان مگرت نافه در میان

وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه