گنجور

 
قاآنی

بامدادان ‌کآ‌فتاب خاوری سر زد ز بام

ماهرویم بام را از عکس ‌گیسو کرد شام

گه رخش دیدم به زیر زلف و گفتم این دمست

کآفتاب عالم‌آرا برکشد تیغ از نیام

گه پریشان دیدمش زلفین و گفتم این زمان

چون شب تاریک عالم را فروگیرد ظلام

نور صبح و نور رویش بسکه با هم بُد قرین

من ‌ندانستم به تحقیقی‌این کدامست آن کدام

روی او بر قد او چون لاله‌یی بر شاخ‌ گل

خال او در زلف او چون دانه‌یی در زیر دام

طرهٔ طرار او بر طرف خط مشکسای

طرفه‌ طوماریست‌ کز مُشک ختن دارد ختام

نام دلها کرده گویی ثبت در طومار زلف

کز سواد زلف‌ مشکینش جهان شد مشکفام

نی خطا گفتم دلی را کاو به زلف اندر کشد

زو چو بدخواه شهنشه نی نشان ماند نه نام

الغرض شادان رسید آن‌ماه و جان از خرمی

چون‌قدح‌خواری‌که‌ نو شدباده درعید صیام

گفت ای راوی‌که شخص آفرینش سربسر

گوش گردد چون ‌صدف ‌هرگه گهر ریزی ز کام

هیچ دانی‌ کز برای شهریار ملک جم

پیکی از شاه عجم هم خلعت آرد هم پیام

قیمت هر تار از آن خلعت منالِ هندوچین

ارزش هر پود از آن کسوت خراج مصر و شام

گفتم‌آری چون‌ندانم من ‌که در هرروز و شب

فکر شه بر جای فکرت بر ضمیرم مستدام

گفت برگو خدمتی شایسته از طبع سلیم

تا برای تهنیت‌خوانی به هنگام سلام

گفتم‌اینک گوش بگشا بشنو این شیوا سخن

کز شمیم نغز او مغز خردگیرد زکام

زان سپس خواندم برش این شعر را کز شرم او

خون‌به‌جای‌خون‌چکد اهل‌خرد را از مسام

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام

هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام

سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش

لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام

زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر

[...]

عسجدی

آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد

رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام

چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو

ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام

قطران تبریزی

تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام

بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام

از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان

وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام

حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام

صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به‌ کام

عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود

شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام

صنع یزدان همچنان‌کایوب و اپراهیم را

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
سنایی

ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام

همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام

عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا

اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام

آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه