با منی اما چه حاصل سوی من مایل نهای
در دلی اما چه سود آگه ز حال دل نهای
تو بدان مایل که بر من هر زمان جوری کنی
من بدین خوش دل که از من یک زمان غافل نهای
خوب میدانی طریق کشتن عشاق را
گرچه طفلی از فن عاشقکشی جاهل نهای
نخل امیدم نمییابد ز تو نشو و نما
میشود معلوم کز نوری ز آب و گل نهای
نیست حسن التفات گلرخان از کس دریغ
ای که محرومی ازین دولت مگر قابل نهای
ای که در ملک جهان یار اقامت مینهی
غالبا آگه ز آفتهای این منزل نهای
بر جنونم میزنی هردم فضولی طعنهها
گرچه میرنجم چه گویم با تو چون عاقل نهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.