زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص
مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص
مدام مطرب بزم غم توام من مست
سرود ناله من کرده چرخ را رقاص
خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری
اسیر حلقه زلفت ز دام قید خلاص
جزای کشتن پروانه شمع را این بس
که از نسیم دم صبح می رسد بقصاص
بلا و درد و غمت قدر داده اند مرا
که نیست قیمت هر جنس جز بقدر خواص
غم تو بود مشخص مرا دمی که هنوز
نداشتند تعین هیاکل و اشخاص
حدیث عشق فضولی به هیچ کس مگشا
درون بحر نباید که دم زند غواص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگری عمیق از عشق و درد ناشی از آن است. شاعر از رحمت خاصی صحبت میکند که در پس جفای معشوق به او نهفته است و وفای معشوق را به عنوان نشانی از اخلاص میداند. او خود را در بزم غم عشق مست توصیف کرده و از سرود نالهاش میگوید. عشق او به قدری عمیق است که عقل را زیر پا میگذارد. شاعر به تعبیر زیبایی، پروانهای را که به شمع نزدیک میشود، به عنوان نشانهای از عشق میبیند و میگوید که درد و رنج عشق، ارزش و قیمتی به او داده است. غم معشوق جزئی جداییناپذیر از وجود او شده و در نهایت، شاعر به اهمیت راز عشق و عدم بیان آن برای دیگران اشاره میکند.
هوش مصنوعی: عجب بیرحمی تو بر من که نشاندهندهی رحمت خاص توست. وفای تو مانند نگاری است که در دل صداقت من ثبت شده است.
هوش مصنوعی: من همیشه در حال جشن و شادمانی هستم، اما غم تو مرا مست و ناتوان کرده است، به طوری که صدای نالهام به آسمان میرسد و چرخ فلک را به رقص درآورده است.
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری ویران کننده است که عقل را شرمنده میکند. من در دام زلف تو گرفتار شدهام و از بندهایی که مرا محدود کردهاند، رهایی ندارم.
هوش مصنوعی: کشتن پروانه توسط شمع به این نکته اشاره دارد که تنها نتیجهاش این است که نسیم صبحگاهی صدای انتقام را به گوش میرساند.
هوش مصنوعی: بلا و درد و غم، ارزش و قدری به من بخشیدهاند، زیرا هیچ چیزی در دنیا ارزش واقعیاش از ویژگیهای خاصش فراتر نمیرود.
هوش مصنوعی: غم تو در واقع باعث شناخته شدن من شد، زمانی که هنوز هیچ تعریفی از چهرهها و صورتها وجود نداشت.
هوش مصنوعی: در مورد عشق و احساسات عمیق آن هرگز با کسی صحبت نکن، چرا که مانند یک غواص در عمق دریا هستی و نباید هیچ صدایی از خود بیرون بیاوری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
به بزمگاه صبوحی کنون به مجلس خاص
حیاتبخش بُود جام مِی به حکم خواص
ز شوق مجلس مستان نگر به بزم افق
که زهره نغمهسرای است و مشتری رقّاص
بسوز مجمر عود ای مقیم خلوت انس
[...]
به نینی که بر آن در بریم سجده خاص
همیشه فاتحه خوانیم از سر اخلاص
دلا چو طالب وصلی ز آب دیده منال
که در به چنگ نیاره چو دم زند غواص
مراد هر دو جهان یافتم به دولت دوست
[...]
کسی که دیده بود آن نگار را رقاص
عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص
به بزمگاه صبوحی کنان مجلس خاص
حیوه نحش بود جام می به حکم خواص
امید هست که بنوازیم بخلعت خاص
بارمک ار نرسد دست کم زجامه خاص
بیافت سوزن ازان بخیه چو مروارید
[...]
چو بخت نیست که بارم دهی به مجلس خاص
بر آستان ارادت نهم سر اخلاص
دعای مردن خود می کنم مگر یابم
ز دوری تو و نزدیکی رقیب خلاص
تو را ز قتل اسیر کمند خویش چه بیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.