منم افتاده چو پرکار بسرگردانی
متصل از حرکات فلک چوگانی
گاه در وادی ادبار ز بی اقبالی
گاه در بادیه فقر ز بی سامانی
گاه در کوی بلا با علم رسوایی
گاه در گوشه محنت بغم تنهایی
بخت را با الم سابقه بد عهدیست
چرخ را با دلم اندیشه نافرمانی
دیده در گریه چو ابرست مرا در غلطم
ابر را نیست چو چشم تر من گریانی
مردم دیده من خون جگر خورده بسی
که سرامد شده در عالم اشک افشانی
مدتی بهر یقین در پی کسب عرفان
عمر کردم تلف از غایت بی عرفانی
چون گشودم به یقین دیده عرفان دیدم
کاین متاعیست که دارد همه جا ارزانی
باقی عمر برینم که کنم بهر معاش
. . . عمر تلف معرفت نادانی
ذاتی قدس مرا مرتبه و منزل بود
بیشتر از ملکی پیشتر از انسانی
حالیا از اثر تیره دلان رتبه من
بست بستر ز جمادی شده حیوانی
طوطی طبع مرا گرچه بهنگام سخن
بود در طرز ادا کیفیت روحانی
دور از فهم خسیسان شده نزدیک دران
که شود مضحکه چون لهجه هندوستانی
آه اگر باشدم از مبدا تقدیر رقم
خسرالدنیا والآخره در پیشانی
ترک دینی جهت راحت عقبی کردم
نیست پیدا که میسر شود آن هم یانی
مدد از علم و عمل می طلبیدم عمری
گر شوم مستحق مرحمت ربانی
علمم افسوس که جز شیوه تذویر نشد
عملم نیز سوا وسوسه شیطانی
بامیدی عمل و علم نماند آن املم
که کشم رخت بسر منزل بی عصیانی
دارم امید که بی علم و عمل حب علی
گیردم دست درین وادی سرگردانی
آن امام همه کز روی رضا طاعت او
هم بر انسی متنحم شده هم برجانی
رای او رافع رایات جهان آرایست
شان او منزل آیات عظیم الشانی
نفرت از طاعتش انکار بفرمان خداست
انحراف از رهش اقرار به بی ایمانی
حکمت از دوستیش کرده اساس خلقت
که بدان بنیه دگر رو ننهد ویرانی
اهل حکمت بهمین واسطه دعوی دارند
که جهان قابل آن نیست که گردد فانی
گر نباشد جهت قوت ارکان وجود
در کف رغبت او رشته عالم بانی
هست ممکن که بیک حادثه از هم ایزد
خلق را خوانده عموما ز پی مهمانی
میزان کرم او بسر خوان بهشت
بنیه شمس جهتی طرح چهار ارکانی
عزم این عالمیان را سوی آن عالم نیست
جز صلای سر خوان کرم او بانی
یافت از پرتو صیت صفتش در بغداد
انطفا نایره شهره نوشروانی
آری آنجا که برآید سخن از شیر خدا
چه سگ است آنکه زند دم ز سگ سلمانی
ای شهنشاه قضا رای قدر قدر که هست
درک را دانش تو دایره حیرانی
در مجالی که کشد موکب اوصاف تو صف
وهم را وسعت آن کو که کند میدانی
برتر از بندگیت مرتبه ممکن نیست
بخدا بندگیت هست به از سلطانی
گر بکیوان رسد از دور به تدریج خلل
می رسد هندوی هندوی ترا کیوانی
ور برد حکم قضا شیر فلک را از جا
می توانی که بجایش سگ خود بنشانی
کان کفا بحر دلا هست ز یمن مدحت
سخنم به ز در بحری و لعل کانی
خواهم از بخت که هم صرف نثار تو شود
در و لعلی که بمن داشته ای ارزانی
در عراق عرب امروز منم سلمان را
به صفای سخن و حسن فصاحت ثانی
گرچه در لطف ادا رتبه سلمانم نیست
قطره ای را نبود حوصله عمانی
لیک سلمان همه عمر تلف کرد حیات
در ثنای نسب فرقه چنگیز خانی
من کمین مادح و منسوب به اهل البیتم
کار من نیست بجز مدح و مناقب خوانی
بهمین محرمی ارباب فراست دانند
که کرا می رسد ار دم زند از سلمانی
دارم امید که تا هست بگلزار سخن
بلبل ناطقه را فرصت خوش الحانی
فضل مداحی اولاد نبی را دایم
دارد ایزد به فضولی حزین ارزانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعرانۀ فارسی از حال و آینده نویسنده حکایت میکند که درگیر واقعیتهای زندگی و احساسات پیچیده است. او در انتظار بخت بهتر و در جستجوی حقیقت و معرفت است، اما به بیحالی و سرگردانی دچار شده است. در این مسیر، از فقر، تنهایی، و ناتوانی در دستیابی به علم واقعی رنج میبرد.
شاعر، بخت و تقدیر را مقصر حال خویش میداند و آرزو میکند که حتی بدون علم و عمل، با عشق به اهل بیت (علیهمالسلام) به آرامش برسد. نهایتاً، او به کمال و بزرگی ذات خدا اشاره میکند و از فضیلت مدح اولاد پیامبر سخن میگوید. این متن، تأملاتی عمیق درباره زندگی، اعتقادات، و جستجوی معنای واقعی در دنیا را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من در حالتی سرگردان و آشفته قرار دارم، مانند پرندهای که به دور خودش میچرخد و به حرکات آسمانی و عالم دقت میکند.
هوش مصنوعی: گاه در مسیر شکست و ناکامی به سر میبرم و گاهی در شرایط سخت و ناتوانی مالی.
هوش مصنوعی: گاهی در مسیر مشکلات با دانشی که موجب رسواییام میشود، و گاهی در گوشهای از درد و رنج به دلیل تنهایی خودم.
هوش مصنوعی: سرنوشت همیشه با من بد بوده و از روزگار نتوانستهام انتظار خوبی داشته باشم. در دل من نیز همیشه افکار نافرمانی و نارضایتی وجود دارد.
هوش مصنوعی: چشمان من مانند ابر در حال باریدن است و در حالتی گم شدهام. همانطور که در آسمان ابرها وجود دارند، اما هیچ ابر واقعی در این جا نیست، چشمان من هم همیشه اشکبار و اندوهناک هستند.
هوش مصنوعی: مردم با دیدن من، درد و رنج زیادی را تحمل کردهاند و به همین خاطر، در میان اشکها و غمها، برجسته و خاص شدهاند.
هوش مصنوعی: مدتی طولانی در تلاش برای کسب دانش و شناخت بودم، اما عمرم بیهوده گذشت چون هیچ دانشی نسبت به حقیقت نداشتم.
هوش مصنوعی: وقتی که با یقین چشم بصیرت خود را گشودم، متوجه شدم که این چیز ارزشمندی است که در همه جا به وفور یافت میشود.
هوش مصنوعی: باقی زندگیام را به چه صورتی بگذرانم که برای تامین روزی باشد... زیرا عمر را به خاطر نادانی و ناپختگی هدر میدهم.
هوش مصنوعی: این جمله به معناي آن است که وجود من از نظر ویژگیهای روحانی و معنوی، جایگاهی بالاتر از عالم ملک و فراتر از عالم انسان دارد. به عبارتی، مقام و مرتبه من در حقیقت و روحانیت، بسیار والاتر از جهانی است که ما در آن زندگی میکنیم یا از آن به عنوان دنیای مادی یاد میکنیم.
هوش مصنوعی: اکنون به خاطر تأثیرات منفی افراد بددل، موقعیت و جایگاه من تحت تأثیر قرار گرفته است و از مرحله جمادی به مرحله حیوانی رسیدهام.
هوش مصنوعی: اگرچه طوطی شخصیت من در هنگام صحبت کردن زیبا است، اما در شیوه بیان، حقیقت روحانی آن دیده میشود.
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که در دنیایی که مادیت و فرومایگی حاکم است، درک عمیق و معانی والا کمتر مورد توجه قرار میگیرد. وقتی که فرد در تلاش است تا به حقایق بزرگتری دست یابد، ممکن است به سخره گرفته شود یا مورد تمسخر قرار گیرد، همانطور که لهجههای خاص در هند ممکن است باعث خنده یا مسخره کردن برخی شوند. در واقع، نویسنده از دوری از نظرات سطحی و توجه به عمق معانی سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای کاش میتوانستم از ابتدا، در سرنوشت خود نشان خسران دنیا و آخرت را ببینم.
هوش مصنوعی: من برای راحتی در آخرت دینی را ترک کردم، اما نیازی نیست که در این مسیر به دنبال یافتن آسودگی باشم.
هوش مصنوعی: من در طول عمرم از علم و عمل یاری میخواستم، اگر روزی شایستهی رحمت و لطف الهی شوم.
هوش مصنوعی: دانش من دریغ که فقط به نیرنگ و فریب تبدیل شده و اعمال من جز وسوسههای شیطانی نیستند.
هوش مصنوعی: با امید به انجام کار و علم، دیگر آرزوها و خیالات بیحاصل نیستند؛ زیرا من بار خود را به سوی منزل مقصود میبرم، بیاینکه دچار گناهی شوم.
هوش مصنوعی: امید دارم که بدون دانش و عمل به عشق علی دست پیدا کنم و در این راه پر از گیجی و سردرگمی، یاری بگیرم.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به وجود یک امام بزرگ که با رضایت و فرمانبری از او، نه تنها انسانها بلکه گیاهان و جان موجودات نیز به او تسلیم شدهاند. به عبارت دیگر، این امام به گونهای است که همه موجودات به خاطر محبت و اطاعت از او به آرامش و سکون آمدهاند.
هوش مصنوعی: نظر او خالق نظم و ترتیبی در جهان است و مقام او محل نشستن نشانههای بزرگ و پرمعناست.
هوش مصنوعی: کسی که از اطاعت خداوند تنفر داشته باشد، در واقع فرمان خدا را انکار کرده است و اگر از رستاخیز و هدایت او منحرف شود، به نوعی اعتراف به بیایمانی کرده است.
هوش مصنوعی: حکمت و دانایی بر پایه دوستی بنا شده است، بهطوریکه این بنیاد نمیگذارد که ویرانی و خرابی به آن راه یابد.
هوش مصنوعی: اهل دانش و خرد به همین دلیل میگویند که جهان نمیتواند دچار فنا شود.
هوش مصنوعی: اگر جهتی برای تقویت و استحکام جهان وجود نداشته باشد، آن گاه اراده و خواسته او میتواند سرنوشتی جدید برای جهان رقم بزند.
هوش مصنوعی: ممکن است که به خاطر یک اتفاق، خداوند همه مخلوقات را به دلیل یک مهمانی دعوت کرده باشد.
هوش مصنوعی: میزان بخشش او در کنار سفره بهشت همچون نوری است که جهتی را مشخص میکند و چهار رکن را در برمیگیرد.
هوش مصنوعی: نیت و اراده این دنیا تنها به سمت دنیای دیگر از طریق ندای محبت و بخشش او میباشد.
هوش مصنوعی: از نور شهرت و صفات خوب او در بغداد، آتش عشق نوشروان خاموش شد.
هوش مصنوعی: برای مثال، در مکانی که صحبت از قدرت و عظمت خداوند باشد، دیگر چه ارزشی دارد آن فردی که خود را به سگ سلمانی تشبیه میکند و در موردش سخن میگوید؟ به عبارتی، در برابر عظمت و بزرگی خدا، موجودات ناچیز و بیارزش اهمیت ندارند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه سرنوشت، تقدیر و قضا را بشناس که درک و فهم تو، دایرهای از شگفتی و حیرت را به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: در هنگامی که صفات تو بر همگان تاثیر میگذارد، چه کسی میتواند این میدان را بپاید و در آن قرار بگیرد؟
هوش مصنوعی: هیچ مقام و مرتبهای بالاتر از بندگی خداوند وجود ندارد؛ زیرا بندگی او از هر سلطنت و پادشاهی ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: اگر کیوان به تدریج از دور نزدیک شود، خلل و نقصی ایجاد میشود. تو که هندوی هندوی خود هستی، همچون کیوانی میمانی.
هوش مصنوعی: اگر قضا و قدر، اقتدار و سلطنت قویترین موجود را از او بگیرد، تو میتوانی به راحتی آن را با موجودی ضعیفتر جایگزین کنی.
هوش مصنوعی: دل من مانند دریا است و سخنانم به اندازهای از نعمت و ارزش برخوردار است که با وجود زیباییها و گوهری که در آن است، باز هم نمیتوان آن را به خوبی توصیف کرد.
هوش مصنوعی: میخواهم از شانس و تقدیر خود، این نعمت و محبت تو را در اختیار بگذارم و زیبایی که به من ارزانی داشتهای را به من ببخشی.
هوش مصنوعی: امروز در عراق عرب، من مانند سلمان هستم که با سخنان دلنشین و بیان زیبا میدرخشم.
هوش مصنوعی: هرچند من به زیبایی و جذابیت سلمان نیستم، اما حتی یک قطره از محبت و لطف تو هم برایم بیش از اندازه ارزشمند است.
هوش مصنوعی: اما سلمان تمام عمرش را صرف ستایش نسب و ویژگیهای قبیله چنگیزخان کرد و این گونه حیاتش را از دست داد.
هوش مصنوعی: من فقط کارم ستایش و ذکر ویژگیهای مثبت اهل بیت است و هیچ کمین نکردهام تا از غیر این موضوع سخن بگویم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که در ایام محرم، فقط پیشوایان و صاحبان دانش و حکمت میدانند که چه کسی حق دارد درباره مسائل دینی و مذهبی سخن بگوید. اگر کسی بخواهد در این موضوعات صحبت کند، باید از افراد متخصص و با تجربه مانند یک سلمانی، که در کار خود خبره است، الگو بگیرد و نظراتش را از آنها دریافت کند.
هوش مصنوعی: امید دارم که تا زمانی که در گلزار گفتار هستم، بلبل گویای نغمهها و آوازهای زیبا فرصتی برای خوشنوازی داشته باشد.
هوش مصنوعی: خداوند همواره به مداحی و تعریف از فرزندان پیامبر (ص) توجه و لطف دارد و این نعمت را به حزین میدهد تا از آن بهرهمند شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از خر و پالیک آن جای رسیدم که همی
موزهٔ چینی میخواهم و اسب تازی
آب انگور خزانی را خوردن گاهست
که کس امسال نکردهست مر او را طلبی
هنری مرد نباشد بر هر کس خطری
چون چنین است ترا چیست کنون زین هنری
ز محل کرد بدین شهر مرا دهر جدا
ز خطر کرد بدینجای مرا چرخ بری
بی محل باشم لیکن نه بدین بی محلی
[...]
ای تو را بر مه و زهره ز شب تیره ردی
زهره از چرخ به زیبایی تو کردندی
نه عجب گر کند از چرخ ندا زهره تو را
تا به مه بر ز شب تیره تو را هست ردی
لعبت چشم منی چشم منت باد نثار
[...]
نکند دانا مستی نخورد عاقل می
ننهد مرد خردمند سوی مستی پی
چه خوری چیزی کز خوردن آن چیز ترا
نی چون سرو نماید به مثل سرو چو نی
گر کنی بخشش گویند که می کرد نه او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.