ای خامهٔ مشک افشان چون نامه نگار آیی
این مطلع شاهی را عنوان کتابم کن
« ای ساقی خوش منظر مست می نابم کن
روی چو مهت بنمای بیهوش و خرابم کن»
کیفیت بیداری خون کرد دلم ساقی
برخیز و شرابم ده بنشین و به خوابم کن
هر وقت که می خواران پیمانهٔ می نوشند
از چشم خمارینت سرمست شرابم کن
من زهر فراقت را زین پیش نمینوشم
صهبای وصالم ده، فارغ ز عذابم کن
پیش لب نوشینت تا کی به سؤال آیم
گر بوسه نمیبخشی یک باره جوابم کن
رخساره نشان دادی بی دین و دلم کردی
بگشای خم گیسو بی طاقت و تابم کن
خواهی که در این عالم یک عمر کنم شاهی
در خیل غلامانت یک روز حسابم کن
ترسم که بر خسرو داد از تو برم آخر
شیرین دهنا رحمی بر چشم پرآبم کن
شه ناصردین کز دل پیر فلکش گوید
کز جمله حجابت یک باره خطابم کن
صد بار فروغی من با دل بر خود گفتم
بنواز دلم باری آن گاه عتابم کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با زبانی عاطفی و عاشقانه به توصیف خواستهها و احساسات شاعر نسبت به محبوب پرداخته است. شاعر از معشوق میخواهد که با جمال و زیباییاش او را تسکین دهد و دردمندیاش را درمان کند. او به ساقی اشاره میکند و خواهان شراب و شگفتیهای عشق است. احساسات شدید و ناپایدار شاعر در برابر معشوق به وضوح دیده میشود، و او در پیخواستهای عاشقانهاش از محبوب میخواهد که به بیتابی و دلتنگیاش پاسخ دهد. در نهایت، او از محبوب میخواهد که به او توجه کند و بر او رحمت آورد تا در این دنیای پر از سختی و درد، بتواند لحظهای آرامش یابد.
هوش مصنوعی: ای قلم عطر آگین، زمانی که به نوشتن میآیی، این آغاز شکوهمند را به عنوان کتاب من بنویس.
هوش مصنوعی: ای ساقی خوش قیافه، مرا با شراب خالص مست کن. روی تو را مانند ماه نشانم بده و بدین ترتیب مرا بیهوش و خراب کن.
هوش مصنوعی: به خاطر حس و حال بیداری و شیدایی که در دلم ایجاد شده، ای ساقی، بلند شو و به من شراب بده؛ بیاموز تا غرق در خواب شوم و از این حالت بیداری فاصله بگیرم.
هوش مصنوعی: هر بار که مینوشی، مرا با چشمان پر از خواب و خمار خود سرشار از شادی و لذت کن.
هوش مصنوعی: من دیگر زهر جدایی تو را نمینوشم؛ به من مینی بده که از وصالت پر شود و مرا از عذابی که تحمل میکنم، آزاد کن.
هوش مصنوعی: من تا کی باید برای سوال کردن پیش لب شیرین تو بیایم؟ اگر نمیخواهی بوسهای بدهی، یکباره به من جواب بده.
هوش مصنوعی: صورت زیبایت را نشان دادی و بیدینی مرا تحت تاثیر قرار داد. حالا بگذار گیسوانت را باز کنی تا بیتابی و بیطاقتی من بیشتر شود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که در این دنیا مانند یک پادشاه زندگی کنم و surrounded by your servants باشم، تنها یک روز از من حساب پس بگیر.
هوش مصنوعی: میترسم که در آخر کار، از تو برای خسرو شکایت کنم. ای شیرینزبان، خواهش میکنم به چشمان پرآبم رحم کن.
هوش مصنوعی: شهر ناصردین از دل پیر فلک میگوید که از میان تمام پردههای پوششیات، یک بار به من رو کن و با من صحبت کن.
هوش مصنوعی: بارها با خودم گفتهام که دلام را نوازش کن و بعد از آن هرچه خواستی با من قهر کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.