شبان تیره به سر وقت چشم جادویش
چنان برو که نیفتی ز طاق ابرویش
یکی فتاده به زنجیر زلف مشکینش
یکی دویده به دنبال چشم آهویش
یکی سپرده تن سخت را به هجرانش
یکی نهاده سر بخت را بر ایوانش
یکی به غایت حسرت ز لعل میگونش
یکی به عالم حیرت ز روی نیکویش
یکی به حال پریشان ز موی پیچانش
یکی بر آتش سوزان ز تابش رویش
به یک تجلی رخسار او جهان میسوخت
اگر حجاب نمیشد نقاب گیسویش
من از عدم به همین مژده آمدم به وجود
که هم بمیرم و هم زنده گردم از بویش
فغان که تا خط سبز از رخش هویدا شد
گریختند حریفان سفله از کویش
چه کامی از لب شیرین رسید خسرو را
که پارهٔ جگرش پاره کرد پهلویش
به غیر شاه فروغی کسی نمیبینم
که داد من بستاند ز خال هندویش
جهان گشای عدوبند ناصرالدین شاه
که آسمان همه دم بوسه زد به بازویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف زیبایی و جذابیت چشم و چهره محبوب میپردازد و به تأثیر عمیق آن بر دل و جان عاشق اشاره میکند. در این شعر، شاعر از وضعیتهای مختلف عاشقان سخن میگوید که هر کدام به نوعی در دام زیباییهای محبوب گرفتار آمدهاند. حسرت، حیرت و عشق در کلام شاعر موج میزند و او با بیان تصاویر زیبا، احساسات عمیق خود را به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر از محبوب خود و دلبستگیاش به او صحبت میکند و از دیگران، به خصوص شاهی خاص، تمجید میکند.
هوش مصنوعی: شبانی با لباس تیره به سراغ چشمان جادویی او میرود، طوری که از زیبایی ابروهایش منحرف نشود و به دام نیفتد.
هوش مصنوعی: یک نفر به خاطر زلفهای سیاه و دلربای کسی به بند اسارت افتاده، و دیگری به دنبال چشمان زیبا و فریبندهاش میدود.
هوش مصنوعی: یکی با دل تنگ و سختیهای جدایی، بار سنگینی از دلتنگی را تحمل کرده است و دیگری در حالتی از خوشبختی، سرنوشت را بر آستان خانهاش قرار داده و از آن بهرهمند است.
هوش مصنوعی: یکی از عشق و زیبایی دلش بسیار پر از حسرت است، و دیگری به خاطر چهره زیبایش دچار حیرت و شگفتی شده است.
هوش مصنوعی: یک نفر به خاطر حالت آشفتهاش، به دلیل موهای تابدارش دچار پریشانی است و نفر دیگر از شدت گرمای سوزان به خاطر درخشش چهرهاش، در حالت عذاب به سر میبرد.
هوش مصنوعی: اگر چهره او نمایان میشد، نور آن به قدری قوی بود که جهان را نابود میکرد؛ اما حجاب موهایش این نور را پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: من از نیستی به خاطر این خبر خوش به وجود آمدم که هم بمیرم و هم دوباره زنده بشوم به خاطر عطر و بوی او.
هوش مصنوعی: آه و ناله که وقتی نشانههای زیبایی در چهرهاش آشکار شد، رفقای ناتوان و بیارزش از نزد او فرار کردند.
هوش مصنوعی: خسرو از لب شیرین چه لذتی تجربه کرد که وقتی او را در آغوش گرفت، دلی از شوق و هیجانش در پهلویش شکست.
هوش مصنوعی: به جز شاه فروغی، کسی را نمیبینم که بتواند از زیبایی خال هندویش، در حق من تجلی کند یا کمکی کند.
هوش مصنوعی: جهانگشای عدوبند ناصرالدین شاه به عنوان یکی از شخصیتهای تاریخی، مورد توجه و عشق آسمان قرار گرفته است، به طوری که آسمان همواره او را تحسین کرده و به او عشق میورزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نظر ز دیده بدزدم چو بنگرم رویش
که دیده نیز نخواهم که بنگرد سویش
مرا به دیده درون خواب از کجا آید؟
که شب نماند به عالم ز پرتو رویش
ولی ز رویش اگر در جهان نماند شبی
[...]
بدان امید که ناگه ببینم آن رویش
به هر بهانه برم روزگار در کویش
ز شوق دیدن خالش کشیم ناله و آه
من شکسته چها می کشم ز هندویش
کشیده نیل بر ابرو ز بهر چشم بد او
[...]
مهی که زینت حسنست گرمی خویش
طپانچه بر رخ خورشید میزند رویش
چرنده را ز چرا باز میتواند داشت
نگاه دلکش ناوک گشای آهویش
هزار خنجر زهر آب داده نرگس او
[...]
به احتیاط نظر کن به چشم جادویش
که در کمین رمیدن نشسته آهویش
گلی که از عرق شرم نیست شبنم ریز
پلی است آن طرف آب، طاق ابرویش
هزار صید به یک تیر می تواند کشت
[...]
مباش در پی مردم چو چشم عیباندیش
چو کرم پیله فرو بر سری به خانه خویش
ز ننگ دیدن تو دست میزند بر سر
ترا خیال، که تسلیم میکند درویش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.