بیا ساقیا بر سرم نور پاش
که از حدّ مستی گذشت انتعاش
ز عشقست تا روز مستیش پود
بجز ساقی من از دل خوش قماش
پیاپی بده ساقیا جام می
که بی مستیم نیست ممکن معاش
بده سفال شکسته میم
اگر جام زرین نباشد مباش
اگر محتسب گویدم درچهٔ
بگویم شرابست و مستیست فاش
چه پنهان کنم از که پنهان کنم
بداند کسی گو بدان هر که باش
چو نتوانی از حق نهفتن گنه
چه ترسی ز واعظ بترس از خداش
مرا از درون هست مستی ندام
که دارم ز خود بادهٔ بی تلاش
می کهنهام ار برون نو بنو
فزاید بدل دم بدم انتعاش
ز می آنقدر خرقهام پاک نیست
که پیر مغانش نگیرد بلاش
بنوش آنچه در ساغرت میکنند
ترا نیست کاری بدرد وصفاش
سر توبه را گر ببرند فیض
ز چشمان ساقی دهد خونبهاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و مستی است. شاعر از ساقی میخواهد که برایش نوشیدنی بیاورد تا از حالت هوشیاری خارج شود و از عشق خود لذت ببرد. او تأکید میکند که عشق و مستی جزئی از زندگی اوست و نمیتواند از آن فرار کند. شاعر به این نکته نیز اشاره دارد که اگر حتی محتسب (مراقب اخلاق) از او بپرسد، باید حقیقت را بگوید و از ترس دیگران نباید خود را پنهان کند. در نهایت، او از درون خود را مست و خوشحال احساس میکند و میخواهد از لذتی که شراب و عشق به او میدهند، بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، بر سر من نور بپاش که من از حدّ مستی فراتر رفتهام و به حالتی شاداب رسیدهام.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت عشق و شادی اشاره دارد. شاعر به رابطهاش با ساقی اشاره میکند و میگوید که مستی و خوشی او به عشق مربوط میشود و تنها ساقی است که دل او را شاد میکند. در واقع، او به دنبال پیوند عمیقتری با عشق و روحیهای شادابتر است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، مدام برای ما جام می پر کن، زیرا بیدرد و مستی زندگی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: اگر جام طلایی و با ارزش در دسترس نیست، بهتر است همان ظرف سفالی شکسته را پر از شراب کنی و از آن لذت ببری.
هوش مصنوعی: اگر نگهبان میپرسد که من در چه حالی هستم، باید بگویم که در حال نوشیدن شراب و مستی هستم.
هوش مصنوعی: چرا چیزی را پنهان کنم و از چه کسی؟ هر که بخواهد، میداند.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی از حق و حقیقت چیزی پنهان کنی، پس از موعظهی واعظ نترس؛ بلکه از خدا بترس.
هوش مصنوعی: درون من پر از حال و هوای مستی است و به خودم هیچ افسوسی نمیخورم، زیرا به آسانی بادهای دارم که مرا به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: اگر من کهنه شوم و به جای آن نو و تازهای بیاید، این دگرگونی و تحول در من به زندگی و سرزندگیام کمک خواهد کرد.
هوش مصنوعی: از شراب آنقدر شرابنوشیام بیدرد نمیباشد که پیر مغان مرا بیمهمانی خود نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: نوشیدن آن چیزی که در لیوانت میریزند، کار ناپسندی نیست، پس از این بابت دلنگران نباش.
هوش مصنوعی: اگر سر توبه را هم از بین ببرند، باز هم نوشیدن از چشمان ساقی، ارزشی معادل خونبهایی که پرداخت شده، به همراه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بفرمود پیروز کایدر بباش
چو دستور شایسته نزد بلاش
جدا خوانش هر روز دادی بلاش
یکی ابر بد ویژه دینار پاش
ز رشک و حسد جاودان دور باش
به آزادی از دهر کن نام فاش
چو دریا به سرمایهٔ خویش باش
هم از بود خود سود خود برتراش
چه خوش گفت بکتاش با خیلتاش
چو دشمن خراشیدی ایمن مباش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.