بویی ز گلشنی است بهدل خارخار ما
باید که بشکفد گلی آخر ز خار ما
در نقش هر نگار نگر نقش آن نگار
گرچه نگار و نقش ندارد نگار ما
رفتم چو در کنارش از من کناره کرد
کر خود کناره گیر و درآرد کنار ما
کردیم از دو کون غم دوست اختیار
بگرفت اختیار ز ما اختیار ما
گوهر که هر چه کم کند از ما سراغ کن
جام جهاننماست دل بیغبار ما
ما را بهار و سبزه و گلزار در دل است
از مهر جان خزان نپذیرد بهار ما
اندوه عالمی بهدل خود گرفتهایم
کسی را غبار کی رسد از رهگذار ما
بر دوش خویش بار دو عالم نهادهایم
کی دوش کس گران شود از بار بار ما
از یک شرار آه بسوزیم هر دو کون
یاران حذر کنید ز سوز شرار ما
روزی گل مراد بخواهد شکفت فیض
زین گریههای دیدهٔ شب زندهدار ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عمیق و درد عاطفی شاعر است. او با اشاره به گل و خار، به ناپایداری عشق و زیباییها میپردازد و امید دارد که از دردها و مشکلاتش، در نهایت، گل و زیبایی شکوفا شود. شاعر به تنهایی و جدایی از معشوقهاش اشاره میکند و بیان میکند که عشقش به او را از غم و اندوه پر کرده است. در ادامه، او به قدرت عشق و تأثیر عمیق آن در زندگی خود اشاره میکند و میگوید که حتی با همه مشکلات، در دلش بهاری از محبت و زیبایی وجود دارد. در نهایت، با اشاراتی به رخدادهای زندگی و بار سنگینی که بر دوش خود احساس میکند، ابراز امیدواری میکند که روزی شادی و مرادش به او برسد.
هوش مصنوعی: در دل ما که پر از درد و اندوه است، بویی از زیبایی و طراوت به مشام میرسد. به امید آن هستیم که از این تلخیها و سختیها، در نهایت، گلی زیبا و خوشبو بشکفد.
هوش مصنوعی: به تماشای زیبایی هر چهرهای بنشین، حتی اگر آن چهره زیبا و دلنشین نباشد، چرا که زیبایی چهرهی ما در خود آن چهرهی دیگری نهفته است.
هوش مصنوعی: وقتی که من به کنارش رفتم، او از من دوری کرد. حالا تو هم خودت را کنار بکش و بگذار او به ما نزدیک شود.
هوش مصنوعی: ما برای دوست، از دو دنیا غم و اندوه را انتخاب کردیم، اما این اندوه، خود اختیار ما را از ما گرفته است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از ما کم شود، جستجو کن؛ زیرا دل ما مانند جامی است که جهان را با تمام زیباییهایش به نمایش میگذارد و از هرگونه آلودگی و غباری پاک است.
هوش مصنوعی: بهار و زیباییهای طبیعی در دل ما همیشه زنده و پایدار است و از محبت و عشق ما هیچگاه سرما و خشکی خزان نمیتواند تاثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: ما در دل خود اندوه و غم زیادی داریم و هیچکس از آنچه بر ما میگذرد، خبردار نمیشود.
هوش مصنوعی: ما بار سنگین دو دنیا را بر دوش خود داریم و هیچکس به خاطر بار ما سنگین نخواهد شد.
هوش مصنوعی: از یک شعله آتش بین ما به شدت سوزان میشویم، دوستان مراقب باشید که از سوزش این آتش ما دوری کنید.
هوش مصنوعی: روزی گل مورد نظر ما خواهد شکفت و این اتفاق به خاطر فیض و برکت گریههای ما در طول شبهایی است که بیدار ماندهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما
دردا که نیستت خبر از روزگار ما
در کار تو ز دست زمانه غمی شدم
ای چون زمانه بد، نظری کن به کار ما
بر آسمان رسد ز فراق تو هر شبی
[...]
آنها که بوده اند ز دل دوستدار ما
در نیک و بد موافق و انده گسار ما
وان جمع دوستان و عزیزان که بود خوش
زایشان همیشه عیش دل روزگار ما
رفتند از این زمانه بد عهد زیر خاک
[...]
آمد بهار خرم آمد نگار ما
چون صد هزار تنگ شکر در کنار ما
آمد مهی که مجلس جان زو منورست
تا بشکند ز باده گلگون خمار ما
شاد آمدی بیا و ملوکانه آمدی
[...]
یارب به آب این مژه اشکبار ما
کان سرو ناز را، بنشان در کنار ما
از ما غبار اگر چه بر انگیخت، درد او
گردی به دامنش مرساد، از غبار ما
ای دل درین دیار، نشان و نام جوی
[...]
ای باد صبحدم چه خبر از نگار ما
چونست حال آن صنم گلعذار ما
باشد عنایتش به سوی خستگان هجر
یا دارد او فراغتی از روزگار ما
بربود دل ز دستم و درپای غم فکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.