گنجور

 
فیاض لاهیجی

تب رو به من از غایت بی‌شرمی کرد

وز تاب تب استخوان من نرمی کرد

تنها نگذاشت یک دمم در شب هجر

ممنوع تبم که خوش به من گرمی کرد