کجا رویم که ما را تو ملجایی و ملاذ
نعوذ بالله اگر جز در تو هست معاذ
زمانه را نبود جز به سایة تو پناه
سپهر را نبود جز به درگه تو لواذ
به غیر امر ترا نیست در جهان جریان
به غیر حکم ترا نیست در زمانه نفاذ
به کام هر که شناسای لذّت ابدیست
به غیر نام ترا نیست در جهان الذاذ
ز رنج و راحت دنیا چه رنگ عاقل را
چو رفتنی است هم آلام اوست به ز تلاذ
درین مضیق نه کس را ز ظلمت استخلاص
درین مغاره نه کس را ز حیرت استنقاذ
نمیرسیم به جایی ز کاهلی فیّاض
اعاذنا کرم المستعاذ منه اعاذ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از انتظار و longing خود برای دیدار معشوق میگوید. او اشاره میکند که چشمش از بس که در انتظار یار بوده، سفید و خسته شده است. شاعر به تلاطم احساساتش اشاره میکند و میگوید که در کنار یار، حال و روزشان به چه اندازه سخت و دردناک است. او معشوق را به بهشتی تشبیه میکند که نادانها و ناآگاهان از زیباییهای آن بیخبرند. شاعر در ادامه از فریبها و دامهایی که برای شکار دلها به کار میروند، سخن میگوید و در نهایت به زیباییهای بهار و خوشیهای عشق که در آن زمان به او دست میدهد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به کجا پناه ببریم در حالی که تو تنها پناهگاه ما هستی؟ به خدا پناه میبریم اگر غیر از تو جایی برای پناه بردن وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: در زندگی، همه چیز به سایهی تو نیاز دارد و آسمان نیز تنها در نزدیکی تو آرامش میگیرد.
هوش مصنوعی: جز اراده تو در این دنیا هیچ جریانی وجود ندارد و بدون فرمان تو در این زمان هیچ تأثیری نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: به خوشی و خوشبختی کسانی که لذت ابدی را میشناسند، هیچ چیز دیگری در دنیا به جز نام تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، چه فرقی به حال آدم عاقل دارد که در زندگی رنج ببرد یا راحت باشد، زیرا در نهایت همه چیز به پایان خواهد رسید و در این پایان، دردها و زخمها نیز همراه او خواهند بود.
هوش مصنوعی: در این تنگنا هیچ کس نمیتواند از تاریکی نجات یابد و در این غار هیچ کس نمیتواند از سردرگمی رهایی پیدا کند.
هوش مصنوعی: به خاطر تنبلی و بیتوجهیام به جایی نمیرسیم، ای خدای بزرگ، به ما لطف کن و از چیزی که به آن پناه میبریم، ما را حفظ و حمایت کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که خسته دلان را تویی معاد و معاذ
بیا که حکم تو را نیست مانعی ز نفاذ
مده غرور به لذات خلدم ای زاهد
که نیست جز به الم های عشقم استلذاذ
به سلک زمره اصحاب ازان سبب ره یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.