گریة خونین نداند هر که چشمی تر کمند
بایدت خون خورد تا اشک تو رنگی بر کند
کی نهد لب بر لب ما از غرور حسن و ناز
آنکه بهر بوسهای خون در دل ساغر کند
کوثرم خونابه شد بیاو ولی در کام من
قطرة خونابه را یاد لبش کوثر کند
طفل شوخ من کش از لب شیرة جان میچکد
فرصتش بادا که نی در ناخن شکر کند
وادی دل پر خطرناک است کو فیّاض کو
نقش پای شیر دل مردی که این ره سر کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالتی از غفلت و بیخبری میپردازد. شاعر از خواب غفلت و دوری از واقعیتها سخن میگوید و نگران آثار مرگ و زمان بر زندگیاش است. او خود را در مسیری ناهموار میبیند و تلاش دارد تا با دلی پر از غم، سنگینی بار خود را کم کند. احساس رنج و دردمندی شاعر از ناتوانی در بیداری و شناخت حقیقت، در کنار عشق و زیبایی آن شخص خاص، عمیقاً حس میشود. علاوه بر این، عشق به عنوان یک درس مهم در زندگی انسانها مطرح شده است، که اگر به درستی درک نشود، از یاد میرود. خلاصه این شعر، تأکید بر اهمیت بیداری از غفلت و شناخت عشق است.
هوش مصنوعی: هر کسی که چشمش تر است، نمیداند که گریهی خونین چیست. برای این که اشک تو رنگی بگیرد، باید خون دل بخوری.
هوش مصنوعی: چه کسی جرات میکند به لبهای ما نزدیک شود، با وجود این زیبایی و ناز؟ کسی که برای یک بوسه، قلبش را در ساغری از خون پر کند.
هوش مصنوعی: بیاو زندگیام به سختی و تلخی میگذرد، اما حتی یک قطره از این تلخیها هم یادآور لبهای او برای من شیرین و گوارا میشود.
هوش مصنوعی: کودک بازیگوش من، از لبش شیر زندگی میچکد، امیدوارم فرصتی پیدا کند که در ناخنش شکر بگذارد.
هوش مصنوعی: دل در مسیری قرار دارد که پر از خطر و چالش است. در این راه، کسی موفق خواهد بود که دل بزرگ و شجاع داشته باشد، مانند مردی که میتواند بر این مسیر صعبالعبور غلبه کند و نشانههای خود را بر جای بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.