ببرید زلف گرچه به پای تو سر نهاد
سر باخت هر که از حد خود پا به در نهاد
بیجرم اگر زدی سر زلف اعتراض نیست
هر کس که گشت عاشق روی تو سر نهاد
چشم از رخ تو برنتوانیم داشتن
زلف کج تو بند به پای نظر نهاد
چندان که نارساست، به دلها رساترست
در صید دل کمند تو رسم دگر نهاد
فیّاض مشکل است که از سر به در رود
این عادی بدی که ترا هست در نهاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ضعف و ناچاری خود در نبود معشوق اشاره میکند. او میگوید که از شدت غم و دلتنگی، هیچ چیز در بدنش حرکت نمیکند و حتی زمان نیز برای او بیحرکت است. او به سختی میتواند منتظر نگاه معشوق باشد و گویی تمام جهان به خاطر او متوقف شده است. معشوق با چشمان دلربایش نه تنها دلها را تسخیر میکند بلکه بر حرکت و تغییرات در جهان نیز تأثیر میگذارد. شاعر به زیباییهای معشوق و اثرات آن بر دل مشتاقان میپردازد و میگوید که حتی در میان پریشانی و درد، سایه معشوق آرامشبخش است. در نهایت، همهچیز به نظاره و انتظار او وابسته است.
هوش مصنوعی: اگرچه موهایت را ببری، اما من سرم را به پای تو نهادهام. هر کسی که از حدود خود فراتر برود، حتماً خواهد باخت.
هوش مصنوعی: اگر بدون دلیل به موهای معترض تو دست زدم، اشکالی ندارد، زیرا هر کسی که عاشق چهره تو شد، سرش را به پای تو میگذارد.
هوش مصنوعی: چشممان را نمیتوانیم از چهره تو برداریم و در عین حال، زلف پیچیدهات هم ما را در دام خود گرفتار کرده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که احساسات ما ناقص و نارسا باشد، تأثیر آن بر دلها بیشتر خواهد بود. در شکار دلها، روشی نوین به کار گرفتهای.
هوش مصنوعی: بخشش و عطا کردن کار آسانی نیست، به ویژه برای کسی که در درونش خصیصهها و عادات ناپسند ریشه دوانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.