سحر گلبرگ تر شد از جواهر
به دور مه چو پروین گشت ظاهر
بت فایز عرق بر چهره جاری
چو وانهاری به جنت شد مظاهر
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
سحر گلبرگ تر شد از جواهر
به دور مه چو پروین گشت ظاهر
بت فایز عرق بر چهره جاری
چو وانهاری به جنت شد مظاهر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رمد دارد دو چشم اهل ظاهر
که از ظاهر نبیند جز مظاهر
جمال مطلق از قید مظاهر
به نور خویش هم بر خویش ظاهر
جسد گر هست سیرت در مظاهر
بود آنکو شود ز ارواح ظاهر
بود از کعبه و از دیر ظاهر
خدا را کعبه و دیر از مظاهر
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.