مرا جان، هجر جانان بر لب آمد
هزاران بار مردم تا شب آمد
دگر فایز چه سان امشب کند روز
که بر جانش چنین تاب و تب آمد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مرا جان، هجر جانان بر لب آمد
هزاران بار مردم تا شب آمد
دگر فایز چه سان امشب کند روز
که بر جانش چنین تاب و تب آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بیرون رفت شاه او را تب آمد
ز تاب مهر جانش بر لب آمد
دل تاریکروزم را شب آمد
تن بیمارخیزم را تب آمد
قریشی جدّو ادریسش اَب آمد
طریقت از بهشت این مذهب آمد
همی گفت اینکه روزش را شب آمد
به تلخی جان شیرین بر لب آمد
هزاران بار جانش بر لب آمد
که تا آن روز محنت را شب آمد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.