به خوبی شد چنان آن سیم بر شوخ
که در خوبان چو او نبود دگر شوخ
چسان هوشم به جا ماند که هستند
دو چشم مستت از هم بیشتر شوخ
ترا شوخی چنان باشد که باشد
به تمکین تر کسی پیش تو هر شوخ
نگیرد دل بآن ظالم ز بیداد
ز شوخی مانده کشتن نیست بر شوخ
چه تسکین یابد از پند پدروار
که بیحد هست آن زیبا پسر شوخ
بهر صورت مرا دیوانه دارند
پری رویان به تمکینند اگر شوخ
بود فانی هلاک جان پیران
اگر افتاد طفل سیمبر شوخ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.