آشنائی عاشق با معشوق محالست و طالب روشنائی در عالم عشق ضلال است هودج عز معشوق بر اوج قافلۀ قاف کبریاست و نشو ونمای عاشق در حضیض سفلی، نه او را حلول و نزول از عالم عزت جایز نه این را صعود و ترقی از حضیض حدوث ممکن:
از عشق دلا کسی بجائی نرسد
کو را ز وجود خود بلائی نرسد
چون عشق بنزد عقل ملک ابدست
ملک ابدی بهر گدائی نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به بیان دشواریهای عشق و چالشهای آن پرداخته شده است. شاعر اعتقاد دارد که آشنایی حقیقی با معشوق غیر ممکن است و در عشق، جستجوی روشنایی باعث گمراهی عاشق میشود. عاشق در مقام پایینتری نسبت به معشوق قرار دارد و امکان ارتقا و ترقی برای او وجود ندارد. در نتیجه، عشق باعث نمیشود که فرد به جایی برسد، زیرا عشق در نظر عقل به یک ملک ابدی تبدیل میشود و این ملک برای کسی که گدا است، در دسترس نیست. به طور کلی، عشق برای عاشق چالشی بزرگ و غیرقابل دستیابی است.
هوش مصنوعی: آشنایی عاشق و معشوق غیرممکن است و کسی که در جستجوی روشنایی در عرصه عشق باشد، در مسیر گمراهی حرکت میکند. جایگاه معشوق در بالاترین نقطه و در اوج مقام و عزت است، در حالی که وضعیت عاشق در پایینترین سطح و در حضیض است. برای عاشق نه میتوان از مقام عزت سقوط کرد و نه برای معشوق امکان صعود از پایینترین سطح وجود دارد.
هوش مصنوعی: از عشق، کسی به جایی نمیرسد که ز وجود خود آسیبی نببیند.
هوش مصنوعی: عشق نزد عقل، دارای مقام و قدرتی دائمی و بینهایت است، اما کسانی که در دنیا به جستجوی این عشق هستند، به آن نمیرسند و در واقع، عشق حقیقی برای افراد نادانی که به دنبال منافع مادی هستند، در دسترس نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.