|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از غم و پریشانی دلش به خاطر دوری معشوق صحبت میکند. او میگوید که دلش به شدت در اندوه است و با دوری معشوق، دلش سخت رنج میبرد. چشمانش نیز پر از اشک و غم است و این حالت او را آزار میدهد.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غم تو بسیار ناتوان و مضطرب شده است، حالتی دارم که خودت بهتر از هرکسی میدانی.
هوش مصنوعی: دور بودن از تو باعث نمیشود که دل من آرام بگیرد، چون چشمانم به قدری اشک ریختهاند که نمیتوانم حس آرامش را تجربه کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق آمد و صد گونه پریشانی کرد
در چهرهٔ دل هزار ویرانی کرد
ای دل چو رسید غم کجا دانی شد
وی جان چو ضرورت است چه توانی کرد
با من سر زلفش ار پریشانی کرد
دوشم لب او ببوسه مهمانی کرد
لب بر لب من نهاد و در خواب شدم
گفتا تو شکر خواب چنین دانی کرد
دی بی تو به چشمم مژه پیکانی کرد
بر تن همه موی من مغیلانی کرد
حال شب من مپرس کز هجر رخت
بر مور دلم بلا سلیمانی کرد
هر بنده که بر در تو دربانی کرد
حاتم صفت آغاز زرافشانی کرد
گسترده فلک چو خوان احسان تو دید
صد ثور بجای بره قربانی کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.