کشیدم رنج بسیاری دریغا
به کام من نشد کاری دریغا
به عالم، در که دیدم باز کردم
ندیدم روی دلداری دریغا
شدم نومید کاندر چشم امید
نیامد خوب رخساری دریغا
ندیدم هیچ گلزاری به عالم
که در چشمم نزد خاری دریغا
مرا یاری است کز من یاد نارد
که دارد این چنین یاری؟ دریغا
دل بیمار من بیند نپرسد
که چون شد حال بیماری؟ دریغا
شدم صدبار بر درگاه وصلش
ندادم بار یک باری دریغا
ز اندوه فراقش بر دل من
رسد هر لحظه تیماری دریغا
به سر شد روزگارم بیرخ تو
نماند از عمر بسیاری دریغا
نپرسد از عراقی، تا بمیرد
جهان گوید که: مرد، آری دریغا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس深ی از اندوه و ناامیدی است. شاعر از رنجها و مشکلات فراوانی که به دلیل فراق معشوقش متحمل شده است، سخن میگوید. او به جستجوی دلداری و زیبایی در این جهان پرداخته، اما تنها خاری در چشمش دیده است. شاعر ناامید است و احساس میکند که دیگر امیدی به وصال محبوبش ندارد. او همچنین ضعف و بیماری دلش را بیان میکند و از گریههایش به خاطر فراق محبوبش صحبت میکند. در نهایت، شاعر به پایان عمرش اشاره میکند، بدون اینکه به وصال محبوبش دست یابد و از بیخبری دیگران از حال او شکایت دارد. این شعر به خوبی عمق اندوه و یأس انسانی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من سختیهای زیادی را تحمل کردم، اما افسوس که هیچ نتیجهای برای من نداشت.
هوش مصنوعی: وقتی به دنیا نگاه کردم و در را باز کردم، هرگز چهره محبوبم را ندیدم، افسوس!
هوش مصنوعی: من ناامید شدم، زیرا در چشم انتظار، چهره زیبایی به سمت من نیامد، آه که تا چه اندازه تأسفبار است.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ باغ گلی را ندیدم که در نظرم به اندازه یک خار آزاردهنده باشد، وای بر حال من.
هوش مصنوعی: کسی در زندگیام هست که به یاد من نیست، اما بسیار ارزشمند است. افسوس اینکه چنین یاری را چه کسی دارد؟
هوش مصنوعی: دل بیمار من حال خود را نمیپرسد و نمیداند که چرا به این وضعیت افتاده است. ای کاش…
هوش مصنوعی: من بارها به درگاه وصال او آمدم، اما هیچگاه نتوانستم حتی یک بار به آنجا وارد شوم. افسوس که اینگونه بود.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر دوری او قلبم را اندوهی فرا میگیرد، ای کاش.
هوش مصنوعی: روزگار من به پایان رسید و بدون حضور تو چیزی از عمرم باقی نمانده است. افسوس که چنین است.
هوش مصنوعی: غربت و دوری باعث میشود که دیگران از حال و روز ما خبر نداشته باشند. وقتی کسی از بین میرود، زندگی به سمت ادامهی خود میرود و دیگران حتی به یادش هم نخواهند بود. افسوس که ما در این دنیا تنها میمانیم و یاد ما خیلی زود فراموش میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دریغا زین زیانکاری دریغا
دریغا زین جگرخواری دریغا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.