گنجور

 
الهامی کرمانشاهی

همه هر چه گفتی و دیدی ز پیش

پدید آمد از فرقه ی زشت کیش

چو دیدند تنها و بی یاورم

جدا از سپهدار و از لشگرم

سپه گرد کردند برکین من

نجویند جز نقض آیین من

پی دفع این قوم خودکامه را

به هر جا که برخوانی این نامه را

عنان باز گردان و زیدر شتاب

مرا یاب برباد نارفته،آب

بیا بت شکن شو براهیم وار

برآور از این بت پرستان دمار

و گرنه از این مردم بت پرست

شود این بنای برآورده پست

هیونی روان کرد پویان چو باد

که زودش رساند به سالار راد

 
sunny dark_mode