گنجور

 
ابن یمین

فریاد مرا ز خامه قیر اندود

کو راز دلم بدشمن و دوست نمود

گفتم که زبانش ببرم گنگ شود

ببریدم از آن فصیحتر گشت که بود

 
sunny dark_mode