گنجور

 
ابن یمین

ای نسیم سپیده دم بگذر

از سر لطف بامداد پگاه

بجناب رفیع افضل دهر

قطب اقطاب شیخ فضل الله

آنکه درشان او بود منزل

آیت رفعت و جلالت جاه

وانگه باشد بخدمتش بر در

پشت گردون بسان حلقه دو تاه

وانکه خورشید رای روشن او

ببرد تیرگی ز چهره ماه

وانکه در حادثات اهل هنر

باجنابش همی برند پناه

برسان بندگی بصد اخلاص

از من دوستدار دولتخواه

پس بگویش چو رای ا نور تو

هست از سر کانیات اگاه

چیست موجب که نیست آگه از انک

هست حال رهی عظیم تباه

زین بتر هم شود اگر نکند

همت خواجه سوی بنده نگاه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

از شبستان ببشکم آمد شاه

گشت بشکم ز دلبران چون ماه

کسایی

ای ز عکس رخ تو ، آینه ماه

شاه حُسنی و ، عاشقانْت سپاه

هر کجا بنگری ، دمد نرگس

هر کجا بگذری ، برآید ماه

روی و موی تو نامهٔ خوبی است

[...]

ابوسعید ابوالخیر

بر فلک بر دو مرد پیشه ورند

آن یکی درزی آن دگر جولاه

این ندوزد مگر قبای ملوک

و آن نبافد مگر گلیم سیاه

مسعود سعد سلمان

دولت خاص و خاصه زاده شاه

رایت فخر بر کشید به ماه

تاج گردون محمد آنکه گرفت

در بزرگیش ملک و عدل پناه

ملک را داد رای او رونق

[...]

مشاهدهٔ ۱۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه