گنجور

 
ابن یمین

ز دیوانه ئی کرد روزی سؤال

سلیمان مرسل علیه السلام

که چون بینی این سلطنت کز پدر

مرا ماند با اینهمه احتشام

چه خوش گفت دیوانه او را جواب

که چون نیست این سلطنت مستدام

پدر مدتی آهن سرد کوفت

تو در باد پیمودنی صبح و شام

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

دریغ آن که گرد کرد با رنج

کزو نیست بهر من جز سوتام

هلا! رودکی از کس اندر متاب

بکن هر چه کردنیست بامدام

که فرغول برندارد آن روز

[...]

فردوسی

خنیده به هر جای شهرسپ نام

نزد جز به نیکی به هر جای گام

مشاهدهٔ بیش از ۴۲۰ مورد هم آهنگ دیگر از فردوسی
عیوقی

چنین قصه ای را کس از خاص و عام

نگوید بدین وزن و انشا تمام

مشاهدهٔ بیش از ۶۱ مورد هم آهنگ دیگر از عیوقی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه