گنجور

 
ابن یمین

خدیو کشور دانش یمین دولت و دین

توئی ز راه حقیقت خلاصه ایام

ترا جلال و کرامت بدانمثابه رسید

که نافرید چو تو ذوالجلال و الاکرام

مدام باد ترا عیش بر مراد دلت

از آنکه نیست گوارنده تر ز عیش مدام

شنیده ام که رسیدست سهل عارضه ئی

بدان کریم که نسبت بدو برند کرام

همان نفس که خبر یافتم دلم میخواست

که آیمش بعیادت بسر نه با اقدام

ولیکن افضل ایام اگر خبر یابد

که من چگونه اسیرم بدرد بی آرام

گمان برم که گنه را بعذر عفو کند

بر اعتذار سخن کرد بنده تو تمام

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
کسایی

سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای

چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام

همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر

بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام

عنصری

امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام

بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام

بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز

امین ملت و ملت بدو گرفته نظام

سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند

[...]

فرخی سیستانی

بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام

بر من آمد وقت سپیده دم به سلام

درست گفتی کز عارضش برآمده بود

گه فرو شدن تیره شب سپیده بام

ز عود هندی پوشیده بر بلور زره

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه