شهریار جهان معزالدین
ای کرم پرور کریم خصال
بر مرادات کرده پیروزی
بسعادت بمستقر جلال
کرد عزم رجوع و دولت گفت
عزمه ضمنت بایمن فال
هرکجا رایتش رود آید
فتح صد منزلش باستقبال
بهر سم سمند او گردون
نعل سیمین کند ز جرم هلال
با کمالست ازو مدارج ملک
که ازو دور باد عین کمال
هر که در سایه عنایت او
یابد از اتفاق بخت مجال
تا ابد آفتاب اقبالش
نکشد زحمت کسوف و وبال
در هوای تصور جاهش
طایر وهم بفکند پر و بال
رتبت جاه و رفعت قدرش
هست برتر ز پایگاه مقال
چه دهم شرح آن چو رور الست
زد برین طبل روزگار دوال
قلب اقبال یافت دشمن او
تا برو کرد بخت نیک اقبال
تیر دلدوزش از کمان چو بجست
سوی اعدا رسالت احوال
از تن دشمنان فشاند خون
همچو شنگرف سوده از غربال
شهریارا توئی که از تو شکست
بگه عشرت و زمان مقال
قدر بخشندگی حاتم طی
نام کوشندگی رستم زال
مرکب عزم تو چو بشکافد
گردن میغ از نسیم شمال
رهنورد قضاش وقت مسیر
میرود همچو مهره بر دنبال
سرفرازا اگر چه ابن یمین
دید محنت بسی زگردش حال
پیکر او چو مویه گشت ضعیف
شخص او شد ز ناله همچون نال
نکند بیش ناله ها ز احداث
گر ز شاهش رسد ندا به منال
تا مه وسال را کند ترکیب
از شب و روز ایزد متعال
باد برسمت حکم تو گذران
روز و شب بر تعاقب مه و سال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی ستایش و توصیف یک شخصیت بزرگ و کریم است که به واسطهی لطف و عنایتش، به موفقیتها و پیروزیهای بسیاری دست یافته است. شاعر به توصیف ویژگیهای برجستهی این شخصیت میپردازد و میگوید که او در مسیر خود به فتح و پیروزیهای فراوان نائل شده و نامش همواره با بزرگی و جلال گره خورده است. همچنین، به تأثیر مثبت این فرد بر اقبال و بخت دیگران اشاره شده و به موفقیتهای او به عنوان دلیلی بر بزرگی و عظمتش پرداخته شده است. در پایان، شاعر به صبر و استقامت او در برابر مشکلات اشاره میکند و برکات وجود او را در زندگی دیگران یادآور میشود.
هوش مصنوعی: ای شهریار بزرگ و معزالدین، مهربانی و نیکویی تو زبانزد است و صفات خوب تو همیشه در یادهاست.
هوش مصنوعی: به آرزوها و خواستههایت پیروزی میرسی و این موفقیت با سعادت و جایگاه بزرگ همراه خواهد بود.
هوش مصنوعی: به عزم برگشتن اقدام کرد و دولت به او گفت: این تصمیم را با نیکویی و شانس نیک همراه کن.
هوش مصنوعی: هرجا پرچمش بر افراشته شود، فتح و پیروزی در انتظار اوست و برایش به استقبال میآیند.
هوش مصنوعی: به خاطر اسب زیبا و چابکش، دنیا به شکل نعلهای نقرهای در میآید و به دورش میچرخد.
هوش مصنوعی: عظمت و کمال او باعث میشود که مقامهای پادشاهی به دور از او باشند و هیچ چیز نمیتواند به کمال او برسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت نعمت و توجه او قرار گیرد، از شانس و بخت خوب بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: او همیشه در نور و روشنی خواهد بود و هیچگاه تحت تأثیر مشکلات و سختیها قرار نخواهد گرفت.
هوش مصنوعی: در فضای خیال و تصور، پرندهای از نگرانی و وهم، پر و بال خود را میافکند.
هوش مصنوعی: مقام و منزلت او از جایگاه سخنش بالاتر و با ارزشتر است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم توضیح دهم که وقتی زمان به این شکل میچرخد و بر این طبل روزگار میکوبد، چه حالتی پیش میآید؟
هوش مصنوعی: قلب اقبال به دشمنش رو آورده است تا شانس و بخت خوبی را برای او رقم بزند.
هوش مصنوعی: تیر دردناک عشقش از کمان رها شد و به سوی دشمنان پیام حال خود را فرستاد.
هوش مصنوعی: خون دشمنان به زمین میریزد و مانند شنگرفی است که از غربال عبور کرده و درخشندگی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: ای شهریار، تویی که از تو شکست، به زیر سایهات نشسته، شادکامی و زمان خود را پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: بخشندگی حاتم طایی و زحمتکشی رستم زال هر کدام ارزش و مقام خاصی دارند. هر یک از این شخصیتها در زمینه خود، نمونهای بینظیر و الگو هستند.
هوش مصنوعی: وقتی اراده و عزم تو قوی شود، گردن ابرها به خاطر نسیم شمال خم میشود.
هوش مصنوعی: سفرکنندهای که به سرنوشتش وابسته است، همچون مهرهای بر زمین، در مسیری خاص حرکت میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه ابن یمین در زندگی خود با مشکلات زیادی روبهرو شد، اما با افتخار و سرافرازی به آنها نگاه کرده است.
هوش مصنوعی: بدن او زمانی که ضعیف شد، به حالتی شبیه به ناله درآمد و صدای او نیز مانند فریاد و نالهای شد.
هوش مصنوعی: شاید نالهها و گلههای ما به خاطر ساختن، به گوش کسی نرسد، مگر اینکه صدای ما از جانب شاه به گوش دیگران برسد.
هوش مصنوعی: پروردگار والا بر این است که ماه و سال را از ترکیب شب و روز بسازد.
هوش مصنوعی: باد به سمت تو میوزد و روز و شب به تعاقب یکدیگر در حال گذر هستند، همانطور که مه و سال به دنبال هم میآیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ندانی ره حرام و حلال
نشمرد کس ترا ز اهل کمال
شاد باش ای هیون آخته یال
هیکل کوه کوب و هامون مال
از پیت کوس خورده کوه ثبیر
وز تکت کاخ خورده باد شمال
بوده با رنگ وقت تک همسر
[...]
میل کرد آفتاب سوی شمال
روز فرسوده را قوی شد حال
باد بر شاخ کوفت شاخ درخت
خاک در بیخ دوخت بیخ نهال
کوه در آب رفت از آتش میغ
[...]
مگر آن بخت یابم از اقبال
کافکنم رخت در جهان کمال
ای جناب تو قبلهٔ اقبال
حضرت تو مخیم آمال
دین اسلام را کمال تویی
از تو مصروف باد عین کمال
تو ابو القاسمی بکنیت و هست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.