گنجور

 
ابن یمین

ایخداوند ایکه از رفعت همای همتت

بر فراز گنبد گردون نشیمن ساز کرد

هر کجا میزان عدل شاملت شاهین نمود

از سر گنجشگ عاجز ظلم باشه باز کرد

دشمن از تیر تو چون زاغ کمان شد گوشه گیر

روز کوشش چون عقاب رایتت پرواز کرد

می نیارد کرد ظاهر روز روشن همچو بوم

هر که با تو بی ثباتی چون زغن آغاز کرد

تا چو قمری طوق انعام تو دارد چاکرت

همچو بلبل بر گل مدحت هزار آواز کرد

گر چه بود ابن یمین عنقا صفت عزلت گزین

چون بدین عالیجناب آمد هوای باز کرد

 
 
 
مسعود سعد سلمان

لاله بر نرگس چو مهر و دوستی آغاز کرد

ابر خرم مجلسی از بهر ایشان ساز کرد

ابر چون می خورد هر یک مست گشت و ناز کرد

چون هزار آواز قصد نغمت و پرواز کرد

جامی

باز گل اسباب معشوقی به بستان ساز کرد

بلبل بیدل نوای عاشقی آغاز کرد

خوش برآمد فال برگ بزم عشرت ساختن

چون صبا بهر تفؤل دفتر گل باز کرد

در چمن هر غنچه رازی داشت در دل سر به مهر

[...]

اسیری لاهیجی

در هوای عشق بازم دل پرواز کرد

بار دیگر عاشقی جانم ز سر آغاز کرد

بر در او بس که بنشستم درآخر آن صنم

رحم کرد و آن در بسته برویم باز کرد

چون درون رفتم بخلوتخانه بزم شهود

[...]

صائب تبریزی

هر که در گلشن چو شبنم چشم عبرت باز کرد

بی توقف از جهان رنگ و بو پرواز کرد

داشت بیدردی به زندان تن آسانی مرا

زخم تیغ او در رحمت به رویم باز کرد

گر سبک سازی چو عیسی از علایق خویش را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

تا مرا تعلیم عشق او نواپرداز کرد

هر سر مو کز تنم سر زد، صدای ساز کرد

مدعای عندلیب ما نمی دانیم چیست

در گلستانی که مرغ بیضه هم پرواز کرد

گرم عاشق پروری کرد از وفا او را دلم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلیم تهرانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه