تا زمان باشد کسی را در زمان سروری
از علاءالدین و الدنیا نزیبد برتری
آن عطا پاش خطا پوشی که از رأی صواب
در ممالک شد مسلم بر سران او را سری
آن وزیر شه نشان کالحق بجای خود بود
گر کند در مدح او محمود کار عنصری
مشتری از طالعش گوئی سعادت کسب کرد
کین چنین مشهور عالم شد به نیکو اختری
نور رأیش بشکند بازار تاب آفتاب
معجز موسی برد رونق ز سحر سامری
حاتم طائی و رستم را بگاه بزم و رزم
ایدل ار با او مشابه در تصور آوری
چون ببینی بخشش و کوشش ازو آن هر دو را
از جوانمردان ندانی وز دلیران نشمری
کشتی دریای امر و نهی و حل و عقد را
بادبانی کرده عزم و کرده حزمش لنگری
اوج کیوانرا نگویم آستان قدر اوست
کی بود با ذره تاب آفتاب خاوری
خدمت در گاه او کردن نشان مقبلیست
روی ازو بر تافتن باشد نشان مدبری
خسروا ابن یمین از بندگان خاص تست
مشتکی می بینمش از جور چرخ چنبری
چرخ چوگانی چو گویش مضطرب دارد مدام
صد خلل در کارش آید گر بحالش ننگری
کار او گوهر فروشی و بدین بازار نیست
هیچکس اینجنس را غیر از عطارد مشتری
حاصلش قلبی سیاهست ار چه باشد روز و شب
چشم او در سیم پالائی و رخ در زرگری
بر سر بازار دانش چون نهدد کان چو هست
رونق یلخی فروشان بیشتر از جوهری
در خراسان بودن عیسی دم زینسان که اوست
اینچنین بی رونقی از بی خری یا از خری
دارد از لطف تو نزد شاه امید تربیت
تربیت کن چون بحمدالله بدینها قادری
من چه گویم تربیت چون کن چو داند رأی تو
بهتر از شاهان عالم رسم چاکر پروری
تا نسیم لطف یزدان بشکفاند هر شبی
اندرین نیلوفری گلزار گلهای طری
بزمت از گل چیده ها بادا بنزهت آنچنانک
زو خجالتها برد این گلشن نیلوفری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عظمت و برتری یک شخصیت مهم در زمان حکومت است که به نام علاءالدین یاد میشود. شاعر به تواناییهای او در اداره و حکمرانی اشاره کرده و او را به عنوان یک وزیر برجسته میستاید. او همچنین از ویژگیهای نیکو همچون بخشش و جوانمردی او یاد میکند و او را با شخصیتهای بزرگ تاریخ مثل حاتم طایی و رستم مقایسه میکند.
شاعر تأکید میکند که کار او مانند دریاهاست و او با تصمیمات صحیح خود، تأثیرات عمیقی بر جامعه دارد. در نهایت، شاعر از لطف و حمایت شاه نسبت به این شخصیت سخن میگوید و آرزو دارد که این شخصیت با تربیت مناسب پرورش یابد. شعر در کلیت خود نگاهی مثبت به فردیت و نقش او در پیشرفت جامعه دارد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که زمان وجود دارد، هیچکس در اوج قدرت و مقامش به اندازهی علاءالدین و دنیا محبوب و بزرگ نخواهد شد.
هوش مصنوعی: آن هدیهای که به طور نابهجا و اشتباه فرستاده شده، بر اساس نظر درست به سرزمینها اعتبار بخشیده است و بر او سر بر افراشته شده است.
هوش مصنوعی: وزیر شاه، نشانه حق و حقیقت است و اگر محمود، کار خود را در ستایش او انجام دهد، به جایگاهش میرسد.
هوش مصنوعی: شخصی به لطف سرنوشت خود موفق به کسب سعادت شده است، به طوری که به خاطر شایستگیهایی که دارد، در جهان به نیکی و محبوبیت شناخته شده است.
هوش مصنوعی: نور رأی او باعث میشود که بازار تابش آفتاب شکسته شود و معجزه موسی، جذابیت و رونق سحر سامری را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: اگر حاتم طائی و رستم را در زمان جشن و نبرد در نظر بگیری، میتوانی او را شبیه به آنها تصور کنی.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی کسی را که بخشش و تلاش دارد، بشناسی، باید بدانی که این ویژگیها در میان جوانمردان و دلیران وجود دارد و نباید آنها را نادیده بگیری.
هوش مصنوعی: کشتیای که در دریای تصمیمگیری و مسائل مختلف حرکت میکند، با نیروی اراده و عزم به جلو میرود و از احتیاط به عنوان نقطه اتکای خود استفاده میکند.
هوش مصنوعی: اوج کیوان را نمیگویم، زیرا آستانهی او، مقام و جایگاه خاصی است که با ذرهای از نور تابان آفتاب خاوری قابل مقایسه نیست.
هوش مصنوعی: خدمت کردن در درگاه او نشانهی خوشقلبی و صداقت است، اما دوری از او نشاندهندهی تدبیر و عقلانیت است.
هوش مصنوعی: خسرو، فرزند یمین، یکی از بندگان ویژه توست. میبینم که او از ظلم روزگار رنج میبرد.
هوش مصنوعی: زندگی مانند چرخشی است که هر لحظه تحت تأثیر است و اگر به وضعیت آن توجه نکنیم، مشکلات و اختلالات زیادی برایش پیش میآید.
هوش مصنوعی: کار او عرضهٔ جواهرات است و در این بازار هیچکس به اندازهٔ عطارد و مشتری این جنس را ندارد.
هوش مصنوعی: نتیجه کار او قلبی تیره و غمگین است، هرچند شب و روز او در جستجوی زیبایی است و چشمانش در جستجوی نقره و چهرهاش در پی طلاست.
هوش مصنوعی: در بازار علم و دانش، وقتی که رونق و فعالیت زیاد میشود، مانند این است که فروشندگان یلخ (نوعی سنگ قیمتی) بیشتر از جواهرات حضور پیدا میکنند. این نشان میدهد که در زمان رونق، افراد بیشتری به دنبال دانش و علم میآیند.
هوش مصنوعی: در خراسان بودن عیسی اشاره به بیحالی و کمفروغی آنجا دارد و نشان میدهد که اگر در جایی مثل خراسان کسی مثل عیسی حالتی از رونق و نشاط ندارد، باید دلیل آن را در عدم توجه یا کمتوجهی مردم جستجو کرد.
هوش مصنوعی: از لطف تو به درگاه پادشاه امید دارم که به پرورش و تربیت بپردازم، چرا که به لطف خداوند، تو توانایی این کار را داری.
هوش مصنوعی: من چه بگویم دربارهی تربیت، در حالی که تو بهتر از همهی پادشاهان عالم میدانی چطور باید خدمتگزاران را育دت کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نسیم مهربانی خدا هر شب در این باغ گلهای لطیف و خوشبو بوزد.
هوش مصنوعی: برای تو از چیدمان گلها بکارم، به گونهای که از زیبایی آنها شرمندهات گردد این باغ نیلوفر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جهان را دیدن تو فال مشتری
کیست آن کو نیست فال مشتری را مشتری
گر ز عنبر بر سمن عمدا تو افکندی زره
آن زره که کاشته است از غالیه بر ششتری
آهوی بزمی تو با کبر پلنگانت چکار
[...]
ای شکسته تیره شب بر روی ، روشن مشتری
تیره شب بر روی روشن مشتری در ششتری
از شکر بر نقره داری دانۀ یاقوت سرخ
وز شبه بر عاج داری حلقۀ انگشتری
زلف مشکین تو پنداری که آزر بر نگاشت
[...]
ای شکنج زلف جانان بر پرند ششتری
سایبان آفتابی یا نقاب مشتری
توده توده مشک داری ریخته بر پرنیان
حلقه حلقه زلف داری بافته بر ششتری
گاه بر گلنار تازه شاخهای سنبلی
[...]
ای به رخسار و به عارض آفتاب و مشتری
آفتاب و مشتری را من به جانم مشتری
داری از سنبل نهاده سلسله بر آفتاب
داری از عنبر کشیده دایره بر مشتری
از سر زلف سیه با حلقههای سنبلی
[...]
ای پدیدار آمده همچون پری با دلبری
هر که دید او مر ترا با طبع شد از دل بری
آفتاب معنی از سایت بر آید در جهان
زان که از هر معنیی چون آفتاب خاوری
زهره مزهر بر تو سازد کز عطارد حاصلی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.