بر طمع، طبع خسیسی که تفاخر دارد
آبرو را عرق سعی تصور دارد
با بخیلان نه همین طبع گدا ناصاف است
کیسهٔ خود هم ازین قول دلی پر دارد
گل این باغ اگر بیخبر از فرصت نیست
خندهٔ رنگ به روی که تمسخر دارد
طبعشهوتنسب از سیرگریبان عاریست
گردن خر سر تحقیق به آخور دارد
خاک شو معنی موهومی هستی دریاب
فهم رازت به عدم جیب تفکر دارد
نی ز هستی خجلم نی ز جنون منفعلم
طبع بی ساختهٔ شوق چه عنصر دارد
ز شکست است رک گردن امواج بلند
عاجزی هم چقدر ناز و تکبر دارد
قلّت مایه عرق میکشد از طبع کریم
ابر هرجا تنک افتاد تقاطر دارد
خودگدازست شراریکه به جایی نرسد
ناله در بیاثری سخت تأثر دارد
محو گردیدن ما آنهمه ناموزون نیست
سکتهٔ مصرع نظاره تحیر دارد
بیدل از جهل میندیشکه در مکتب عشق
گر همه طفل سرشک است تبحر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی ویژگیهای انسانی مثل طمع، خساست، و تفاخر میپردازد. شاعر به انتقاد از کسانی میپردازد که به خاطر خساست و طمع، آبرو و شرافت خود را زیر سؤال میبرند. همچنین، او تفاوتهای میان افراد بخیل را بررسی میکند و به این نکته اشاره میکند که شاید زیباییها و شادیها در زندگی از چشمان آنها پنهان مانده باشد. در ادامه، شاعر به میزانی که شهوت و هوس بر اعمال انسان تأثیر میگذارد، میپردازد و تأکید میکند که شناخت واقعی انسان در گرو درک عدم و نقصهای خودشان است. او مینویسد که ضعفها و ناتوانیها باید پذیرفته شوند و در نهایت به مفهوم عشق و فهم در مکتب عشق اشاره میکند، که ممکن است افراد نادان نیز توانایی ویژهای در آن داشته باشند.
هوش مصنوعی: کسی که طمع دارد و خسیس است، فکر میکند که با تلاش و زحمت خود میتواند آبرو به دست آورد، در حالی که در واقع تنها به تفاخر مشغول است.
هوش مصنوعی: با افرادی که بخیل و دریغدار هستند، نمیتوان با روحیهای مشابه آنها رفتار کرد. حتی کیف پول خودم هم از این جملهی دلخواهشان پر است.
هوش مصنوعی: اگر گلهای این باغ از فرصتهای زندگی آگاه باشند، باید بدانند که زیبایی و رنگها به روی چه کسی میخندند که او به آنها تمسخر میکند.
هوش مصنوعی: طبیعت شهوتطلب از جستجو و کشف واقعیت بیبهره است و مانند گردن خر که فقط به دنبال خوشی و علف در آخور است، به جای تحقیق و فهم عمیق، تنها به دنبال لذتهای آنی میباشد.
هوش مصنوعی: به زمین برو و بفهم که حقیقت وجودی تو چه معناهایی دارد. درک کن که راز وجودیات در عدم نهفته است و تفکر تو میتواند به این معنا و مفهوم عمیق برسد.
هوش مصنوعی: نه از وجود خود خجالت میکشم و نه از جنون و دیوانگیام ناراحت هستم. اما طبیعتی که از شوق و عشق ساخته نشده، چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: از خرد شدن امواج بلند، معلوم میشود که حتی در برابر قدرت شکست هم، ناز و تکبر وجود دارد.
هوش مصنوعی: باران در اثر تنوع و بزرگی دست طبیعت، از هر نقطهای که به زمین میافتد، میتواند به زندگی و سرسبزی کمک کند، حتی اگر مقدارش کم باشد.
هوش مصنوعی: آتش سوزانی وجود دارد که بدون آنکه به نتیجهای برسد، ناله و فریادش در بیثمری، احساس جریحهدار کنندهای دارد.
هوش مصنوعی: محو شدن ما به این راحتیها نیست؛ سکتهای که در این شعر وجود دارد، حیرت و تأمل زیادی به همراه دارد.
هوش مصنوعی: از نادانی سخن مگوی که در مکتب عشق، حتی اگر همه مانند کودک باشند، درک و مهارت خاصی دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شمع خورشید که آفاق منور دارد
مهر تو در دل و سودای تو در سر دارد
رنگ روی تو باقلام تصور ما را
خانه دل ز خیال تو مصور دارد
روز و شب در طلبت گرد زمین گردانست
[...]
تا چه سودا سر گیسوی تو در سر دارد
کز سر دوش تو سر هیچ نمی بردارد
در ازل قامت تو در دل ما بود مقیم
زان سبب صورت دل شکل صنوبر دارد
سرم از خاک درت باد پراکنده چو گرد
[...]
دلبرا سرو قدت شکل صنوبر دارد
که تواند که دل از قامت تو بردارد
دیده ی بخت من از درد فراقت دانی
دایم از خون جگر دامن جان تر دارد
دل بیچاره ی من حلقه صفت دیده جان
[...]
می خمخانهٔ ما مستی دیگر دارد
هر که آید بر ما کام دلی بردارد
رند سرمست در این بزم ملوکانهٔ ما
از سر ذوق درآید خبری گر دارد
عشق و ساقی و حریفان همه مستند ولی
[...]
نوبهارست جهان رونق دیگر دارد
باغ را شمع رخ لاله منور دارد
ز گل و سبزه چمن راست صفایی هر دم
چون ننازد نعم غیر مکرر دارد
شاخ را برده سر از ذوق شکوفه به فلک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.