گنجور

 
بیدل دهلوی

در این ‌گلشن ‌کدامین شعله با این تاب می‌گردد

که از شبنم به چشم لاله و گل آب می‌گردد

دلیل عاجزان با درد دارد نسبت خاصی

غرور سجده مایل صورت محراب می‌گردد

کف خاکستری بر چهره دارد شعلهٔ شوقم

چو قمری‌ وحشتم‌ در پردهٔ سنجاب می‌گردد

گداز آمادهٔ کم فرصتی در بر دلی دارم

که همچون اشک تا بی‌پرده گردد آب می‌گردد

به‌ کوشش ‌ریشه‌ای را می‌توان ساز چمن‌ کردن

نفس از پر زدنها عالم اسباب می‌گردد

ز بیتابی چراغ خلوت دل‌ کرده‌ام روشن

تجلی فرش این آیینه از سیماب می‌گردد

گدازم آبیار جلوهٔ معشوق می‌باشد

کتان می‌سوزد و خاکسترش مهتاب می‌گردد

به عریانی بلند افتاد از بس مدعای من

گریبان هم به دستم مطلب نایاب می‌گردد

به‌ طوف بحر رحمت می‌برم خاشاک عصیانی

هجوم اشک اگر نبود عرق سیلاب می‌گردد

قماش عرض هستی تار و پود غفلتی دارد

که چون ‌مخمل اگر مژگان گشایی خواب می‌گردد

به تمکین می‌رساند انفعال هرزه جولانی

هوا ایجاد شبنم می‌کند چون آب می‌گردد

جنونم دشت را همچشم‌دریا می‌کند بیدل

ز جوش اشک من تا نقش پاگرداب می‌گردد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرخسرو دهلوی

به چشمم تا خیال لعل آن قصاب می‌گردد

دمادم در اشک من به خون ناب می‌گردد

دمادم سجده می‌آرم من بیدل به هر ساعت

خیال طاق ابروی توام محراب می‌گردد

همی‌گردد خیال رویت اندر خانه چشمم

[...]

صائب تبریزی

دل سنگ از شکست دانه من آب می‌گردد

ز عاجزنالی من آسیا گرداب می‌گردد

زبال افشانی پروانه می‌ریزم ز یکدیگر

سرشک شمع در ویرانه‌ام سیلاب می‌گردد

زلال جویبار تیغ او خاصیتی دارد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

ز اشک گرم من آتش کباب می‌گردد

چه آتشی است که در دیده آب می‌گردد

نگاه نرگس مست که در کمین منست؟

که صبر در دل من اضطراب می‌گردد

خراب میکدة عشوه‌ای شوم کانجا

[...]

واعظ قزوینی

اگر بیند بخوابم، نرگسش بی‌خواب می‌گردد

اگر با زلف گویم حال دل، بی‌تاب می‌گردد

سیدای نسفی

فلک از ناله شبهای من بی تاب می گردد

زمین از بی قراری های من سیماب می گردد

اگر شیخ از ته دل در رکوع حق شود قایم

قد خم گشته او حلقه محراب می گردد

به زیر آسمان از تنگدستی خانه یی دارم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه