کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد
به خاک تا نگرد چشم خم بهگردنش افتد
خوش است ناز تجرد به دیدهها نفروشی
خجالت است که عیسی نظر به سوزنش افتد
غبار سعی معاش آنقدر مخواه فراهم
که انفعال طبیعت به فکر رفتنش افتد
درین محیط رسد موج ما به منصب گوهر
دمی که نوبت دندان به دل فشردنش افتد
به خشک پاره بسازید کز تمتّع دنیا
گداز شمع خورد هرکه نان به روغنش افتد
کریم دست نیازد به پاس نسبت همّت
مبادا چین سرآستین به دامنش افتد
وداع عمر طریق حرام ناز تو دارد
قیامت است اگر چشم کس به رفتنش افتد
به خاکساری خویشم امیدهاست که شاید
غلط به سرمه کند چون نگاه بر منش افتد
ز نام جاه حذر کن مباد نقش نگینش
به نقب قبر کشد تا هوس به کندنش افتد
اراده شکوهٔ دل نیست لیک ریشهٔ الفت
ز دانهای است که آتش به ساز خرمنش افتد
به پاس راز محبت گداخت طاقت بیدل
که تا سر مژه جنبد جگر به دامنش افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی درد و رنجهای زندگی و تأثیرات عشق و محبت بر انسان پرداخته است. شاعر به مرور عبرتها و درسهایی اشاره میکند که انسان از وقایع زندگی میآموزد. او به خودداری از تعلقات دنیوی تأکید میکند و اینکه نباید از زیباییها و لذایذ دنیا غافل شد، زیرا اینها میتوانند باعث انحراف و ناپایداری شوند. همچنین به خطرات شهرت و مقام اشاره میکند و اینکه این امور ممکن است انسان را به تباهی بکشاند. در نهایت، شاعر بر اهمیت محبت و رمز و راز آن تأکید میکند و بیان میکند که عشق و احساس میتواند عمیقترین تأثیرات را بر روح و دل انسان بگذارد.
هوش مصنوعی: کسی که مانند مژهای که رو به پایین میافتد، وقتی عبرت و نشانهای روشن از حقایق زندگی به چشمانش بیفتد، باید سرش را خم کند و در برابر آن حقیقت تواضع کند.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت تجرد قیمتی دارد و نباید آن را به سادگی به دیگران نشان داد. همچنین، خجالتآور است که کسی مانند عیسی، که نماد پاکی و روحانیت است، به چیزهای بیاهمیت و ناچیز توجه کند.
هوش مصنوعی: بهدنبال تأمین نیازهای زندگی آنقدر خودت را خسته نکن که طبيعت احساس کند باید از تو دور شود و از تو جدا گردد.
هوش مصنوعی: در این فضا، هنگامی که ما به هدف خود نزدیک میشویم، مانند جوهری خواهیم بود که در دقایق سرنوشتساز به درد و رنج دل دچار میشویم.
هوش مصنوعی: هرکسی که از لذتهای دنیوی بهرهمند میشود، درست مانند شمعی است که با سوختن خود، دیگران را روشن میکند. به همین خاطر، باید با احتیاط و دقت برنامهریزی کرد و از چیزهای بیفایده دوری کرد تا به هدفهای مهمتری برسیم.
هوش مصنوعی: انسان با شخصیت و بزرگوار، هرگز دست به دراز کردن به سوی دیگران نمیزند تا به خاطر تلاش و ارادهاش، به زحمت نیفتد و دامنش به خاک و گرد و غبار نیفتد.
هوش مصنوعی: وداع و جدایی از عمر، مانند حرام و گناهی است که ناز و زیبایی تو را به یاد میآورد. اگر کسی چشمش به رفتن تو بیفتد، روز قیامت مانند میشود.
هوش مصنوعی: من با تواضع و فروتنی همراه هستم و امیدوارم که شاید با نگاهی به من، امیدها و آرزوهایم رنگ بالندگی به خود بگیرند، همانطور که سرمهی چشم زیبایی را بیشتر میکند.
هوش مصنوعی: از آوازه و مقام بلند خود دوری کن، زیرا ممکن است نام و نشانههای آن در گور و قبر به یاد تو بیفتد و آرزوی حذف کردن آن در دلات پیدا شود.
هوش مصنوعی: نمیشود که عظمت دل به سادگی به دست آید، اما ریشهٔ عشق و دوستی از دانهای نشأت میگیرد که اگر آتش به ان باریده شود، خرمن را خراب میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت، دل بیتاب و بیقرار میشود، به طوری که حتی کوچکترین حرکتی در چشمان محبوب، دل را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و جان را به آتش میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.