گذشت عمر و دل از حرص سر نمیتابد
کسی عنانم از این راه بر نمیتابد
درای محمل فرصت خروش صور گرفت
هنوز گوش من بی خبر نمیتابد
جهان ز مغز خرد پنبهزار اوهام است
چه سود برق جنون یک شرر نمیتابد
غبار عجز من و دامن خط تسلیم
ز پا فتادگی از جاده سر نمیتابد
نگاهم از کمر یار فرق نتوان کرد
کسی دو رشته بهم اینقدر نمیتابد
نشان من مگر از بینشان توانی یافت
و گرنه هستی عاشق اثر نمیتابد
نمیتوان زکف خاک من غبار انگیخت
جبین عجز به جز سجده بر نمیتابد
نزاکتیست در آیینه خانهٔ هستی
که چون حباب هوای نظر نمیتابد
نگاه بر مژه دامنفشان استغناست
دماغ وحشت من بال و پر نمیتابد
خروش دهر بلند است بر تغافل زن
که این فسانه به جز گوش کر نمیتابد
شبی به روز رساندن کمال فرصت ماست
چو شمع کوکب ما تا سحر نمیتابد
ز خویش میروم اینک تو هم بیا بیدل
که قاصد آمد و هوشم خبر نمیتابد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناامیدی و عدم توانایی در کنار آمدن با واقعیات زندگی میپردازد. شاعر از گذشت زمان و همچنان دل آزرده شدن از حرص و طمع میگوید و اشاره میکند که هیچکس نمیتواند او را از این مسیر نجات دهد. او به حس عجز و تسلیم در برابر دنیا اشاره میکند و میگوید که وجود او بیآنکه نشانهای از معشوق داشته باشد، بیمعناست. در انتها، شاعر از بیخبری دیگران و عدم درک وضعیت خود صحبت میکند و از دیگران دعوت میکند که نزد او بیایند تا از درد و رنجهای خود گفتگو کنند.
هوش مصنوعی: زمان زیادی گذشته و دل انسانها همچنان درگیر طمع و حرص است. هیچکس نمیتواند به راحتی از این مسیر دل بکند و رهایی پیدا کند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که هنوز فرصتی برای نمایش و بروز احساسات وجود دارد، اما گوش من از این امر بیخبر است و همچنان به حالت خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: جهان از تفکر و عقل انسان به شدت شلوغ و پر از خیالات است و در این میان، هیچ فایدهای از شور و هیجان بیپایه به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: بخشی از وجود من به واسطه ناتوانیام غبارآلود است و در عین حال، اگرچه در برابر سرنوشت تسلیم شدهام، اما همچنان از راه راست خود منحرف نمیشوم.
هوش مصنوعی: نگاه من از کمر یار نمیتواند جدا شود، چون هیچکس نمیتواند دو رشته را اینقدر به هم ببافد.
هوش مصنوعی: تنها از طریق تو میتوان نشانی از من پیدا کرد و در غیر این صورت، عشق من به تو هیچ نشانهای از خود نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: نمیتوانم از خاک خود غباری برانگیزم، چرا که فقط با نذری سجده، میتوانم از ناتوانیام بگریزم.
هوش مصنوعی: زیبایی و لطافت در آینه وجود انسان به گونهای است که همچون حبابی از هوا، نمیتواند به خوبی نورِ حقیقت را منعکس کند.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به مژهها نشاندهندهی بینیازی و استقلال است، اما در مقابل، ترس من اجازهی پرواز و آزادی نمیدهد.
هوش مصنوعی: صدای بلند زمان بر بیتوجهی کسانی که گوش شنوا ندارند، تأثیر نمیگذارد و تنها به گوشهای ناشنوا میرسد.
هوش مصنوعی: یک شب برای ما فرصتی کامل است؛ مثل شمعی که تا صبح نمیدرخشد و ما در آن به کمال و روشنی نمیرسیم.
هوش مصنوعی: حالا که من از خودم فاصله میگیرم، تو هم بیا و به من ملحق شو، ای بیدل؛ زیرا پیامرسانی آمده و اخبارم کمکم در حال روشن شدن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو ناله گرد نمودم اثر نمیتابد
بهار من هوس رنگ برنمیتابد
به یک نظر ز سراپای من قناعت کن
که داغ عرض مکرر شرر نمیتابد
به طبع بختم اگر خواب غالب است چه سود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.