آخر ز فقر بر سر دنیا زدیم پا
خلقی به جاه تکیه زد و ما زدیم پا
فرقی نداشت عزت و خواری در این بساط
بیدار شد غنا، به طمع تا زدیم پا
از اصل دور ماند جهانی به ذوق فرع
ما هم یک آبگینه به خارا زدیم پا
عمریست طعمهخوار هجوم ندامتیم
یارب چرا چو موج به دریا زدیم پا
زین مشت پر که رهزن آرام کس مباد
بر آشیان الفت عنقا زدیم پا
قدر شکست دل نشناسی ستمکشیست
ما بیخبر به ریزهٔ مینا زدیم پا
طی شد به وهم عمر، چه دنیا چه آخرت
زین یک نفس تپش به کجاها زدیم پا
مژگان بسته سیر دو عالم خیال داشت
از شوخی نگه به تماشا زدیم پا
شرم سجود او عرقی چند ساز کرد
کز جبههسودنی به ثریا زدیم پا
واماندگی چو موج گهر بیغنا نبود
بر عالمی ز آبلهٔ پا زدیم پا
چون اشک شمع در قدم عجز داشتیم
لغزیدنی که بر همه اعضا زدیم پا
بیدل ز بس سراسر این دشت کلفت است
جز گرد برنخاست به هرجا زدیم پا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسأله فقر و ناتوانی اجتماعی اشاره میکند و از تلاشی میگوید که برای تغییر وضعیت انجام داده است. او به تکیهگاههای خود اشاره میکند و از غفلت و جدایی انسانها از اصول بنیادی زندگی انتقاد میکند. شاعر به یادآوری اثرات منفی زندگی بر روح و روان انسانها پرداخته و از حسرتها و ندامتهای ناشی از انتخابهای نادرست سخن میگوید. او در نهایت به یأس و ناامیدی از زندگی پرداخته و نشان میدهد که همه تلاشها به جایی نرسیده و نتیجهای نداده است. این شعر با تکرار "زدیم پا" به حس حرکت و تلاش در برابری با شرایط زندگی پرداخته است، هرچند که این تلاشها به جایی نرسیده است.
هوش مصنوعی: در نهایت بر مشکلات و تنگدستی پیروز شدیم و به جایی رسیدیم که دیگران به مقام و قدرت تکیه کردند، اما ما با اعتماد به نفس و قدرت خود، به جلو رفتیم.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که در دنیای مادی و واقعی، تفاوتی میان عظمت و خفت نیست. در این فضایی که هستیم، پس از بیداری از خواب غفلت، به درک و حس کردن زیبایی و خوشیها پرداختیم و به دنبال آن رفتیم.
هوش مصنوعی: دنیا از اصل و ریشه خود فاصله گرفته و تنها به ظواهر و فرعیات توجه دارد. ما هم به همین راه رفته و یک تکه شیشه را بر روی خاک گذاشتیم.
هوش مصنوعی: ما سالهاست که از پشیمانی رنج میبریم. ای کاش نمیرفتیم و به دریا پا نمیگذاشتیم.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر بیان میکند که نباید به هیچ کس که باعث آرامش ما میشود، آسیب برسانیم. ما در آشیانه خود به تنهایی و آرامش زندگی میکنیم و نخواهیم گذاشت کسی به این آرامش آسیب بزند.
هوش مصنوعی: قدردانی از دل شکسته را نمیدانی، و این ظلمی است. ما بدون آگاهی، پا بر روی تکهای از مینا گذاشتیم.
هوش مصنوعی: عمر ما در خیال و تصور به سرعت سپری شد، چه در دنیا و چه در آخرت، و در این یک لحظهی تپش قلب، به کجاها سفر کردیم.
هوش مصنوعی: از مژگان او، دنیای خیال برامده بود و با یک نگاه شوخی، ما را به تماشا دعوت کرد.
هوش مصنوعی: خجالت و شرم از سجدهاش باعث شد که عرقی بر پیشانیام نشسته بود، بهطوری که از جبههام به سوی آسمان و ستارهها پا گذاشتم.
هوش مصنوعی: گرمایی که در دل دریا وجود دارد، بدون علت و بیفایده نیست. ما در دنیای خود، همچون افرادی که دچار درد و رنج هستند، از مشکلات و سختیها عبور میکنیم.
هوش مصنوعی: ما در حالتی از ناتوانی و شکست قرار داشتیم که انگار مثل اشک شمع در حال ذوب شدن بودیم و به همین خاطر نتوانستیم به درستی قدم برداریم و در نتیجه همهچیز از کنترلمان خارج شد.
هوش مصنوعی: این دشت وسیع و پر از کلفت، بیدل را به حدی غرق کرده که هر جا قدم گذاشتیم، هیچ گرد و خاکی بلند نشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.