ماییم و خاک و وعده گه انتظار و هیچ
تا فرصتی نمانده شود آشکار و هیچ
خمیازه ساغریم در این انجمن چو صبح
عمریست میکشیم و بال و خمار و هیچ
آیینهدار فرصت نظارهای که نیست
بودهست چون شرر به عدم یک دچار و هیچ
عالم تأملیست ز رمز دهان یار
پنهان وگفتگوی عدم آشکار و هیچ
هنگامهٔ نشاط مکرر که دیده است
بلبل تو ناله کن به امید بهار و هیچ
دیگر صدای تیشهٔ فرهاد برنخاست
اینکوهسار داشت همان یک شرار و هیچ
ای صفر اعتبار خیال جهان پوچ
شرمی ز خود شماری چندین هزار و هیچ
چندین غرور پیشکش امتحان تست
گر مردی احتراز نما اختیار و هیچ
گفتم چو شمع سوختنم را علاج چیست
دل گفت داغ یاس غنیمت شمار و هیچ
باید کشید یک دو دم از شاهد هوس
چون احتلام خجلت بوس وکنار و هیچ
بیدل نیاز و ناز جهان غنا و فقر
دارد همین قدر که تو داری به کار و هیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تامل در زندگی و بیمعنایی آن میپردازد. شاعر به تکرار مکرر زندگی، عدم، و تهی بودن آن اشاره میکند. او از مشکلات و روزمرگیهای زندگی، نظیر خستگی و نومیدی، سخن میگوید و به ناامیدی از دستیابی به شادی و زیباییهای حقیقی اشاره دارد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که همه چیز در این جهان پوچ و بیهوده است و تنها چیزی که باقی میماند، احساسات و تجارب فردی انسانهاست.
هوش مصنوعی: ما در این دنیا و از خاک هستیم و منتظر وعدهای هستیم. اما هیچ چیز به وضوح مشخص نیست و زمان زیادی نمانده است.
هوش مصنوعی: خمیازه کشیدم و احساس دلسردی و کسالت میکنم، در این جمع که مثل صبحی است که سالهاست در آن به سر میبرم و نه حال خوبی دارم و نه انرژی.
هوش مصنوعی: آینهای که فرصت دیدن زیباییها را نشان میدهد، در واقع هیچ بوده و مانند جرقهای در دنیای عدم و نیستی گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: دنیا همچون جهانی است پر از تفکر و اندیشه، که رازهای گفتههای معشوق در آن نهفته است و گفتگویی بین وجود و عدم بهوضوح در حال رخ دادن است.
هوش مصنوعی: در زمان شادی و شادابی که بلبل بارها آن را تجربه کرده است، تو هم با امید به آمدن بهار، ناله کن و شکایت نکن.
هوش مصنوعی: دیگر صدای کار مثمر فرهاد شنیده نمیشود، زیرا این کوه فقط یک شعله کوچک و هیچ چیز دیگر ندارد.
هوش مصنوعی: ای صفر، تو که هیچ هستی و فقط خیال جهان بیارزش را در ذهن داری، از خودت خجالت بکش که به شمارهای چندین هزار دست یافتهای، در حالی که در واقع هیچ چیزی نیستی.
هوش مصنوعی: به چندین چیز که باعث غرور میشود، بهایی نده و تحت فشار آزمایش قرار نگیر. اگر مردی واقعی هستی، احتیاط کن و از انتخابهای نادرست دوری کن.
هوش مصنوعی: گفتم برای سوختن من چه راه حلی وجود دارد، دل گفت: یاس و ناامیدی را ارزشمند بدان و هیچ چیز دیگر.
هوش مصنوعی: انسان باید برای چند لحظه از زیباییها و لذتها بهرهبرداری کند، زیرا این لحظات ممکن است با احساس شرم و تردید همراه شوند و در نهایت، از بین بروند.
هوش مصنوعی: نیاز و زیبایی دنیا به غنا و فقر بستگی دارد، اما چیزی که مهم است این است که همین اندازه که تو داری، برای هر کاری کافی است و بیشتر از آن لازم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.