گنجور

 
بیدل دهلوی

گر کمان‌دار خیالت در زه آرد تیر را

هر بن مو چشم امیدی شود نخجیر را

یاد رخسارت جبین فکر را آیینه ساخت

حرف زلفت کرد سنبل رشتهٔ تقریر را

برنمی‌دارد عمارت خاک صحرای جنون

خواهی آبادم کنی بر باد ده تعمیر را

مانع بی‌تابی آزادگان فولاد نیست

ناله در وحشت گریبان می‌درّد زنجیر را

سخت دشوارست پرداز شکست رنگ من

بشکن ای نقاش اینجا خامهٔ تصویر را

موج‌ خون‌ من‌که‌ آتش داغ‌ گرمی‌های‌ اوست

می‌کند بال سمندر جوهر شمشیر را

چون‌ ره‌‌ خوابیده زین‌ خوابی‌ که فیضش‌ کم مباد

تا به منزل برده‌ام سررشتهٔ تعبیر را

گر به‌ این وجدست شور وحشت دیوانه‌ام

داغ‌ حیرت می‌کند چون‌ نقش‌ پا زنجیر را

پای تا سر دردم اما زحمت کس نیستم

ناله‌ام در سینه خرمن می‌کند تأثیر را

تا کی از غفلت به قید جسم فرساید دلت

یک نفس بر باد ده این خاک دامن‌گیر را

صبح عشرتگاه هستی از شفق آبستن است

نیست جز خون‌ گر بپالاید کسی این شیر را

دست از دنیا بدار و دامن آهی بگیر

تا بدانی همچو بیدل قدر دار و گیر را

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۸۴ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سعدی

با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را

جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را

من که با مویی به قوّت برنیایم ای عجب

با یکی افتاده‌ام کو بُگسلد زنجیر را

چون کمان در بازو آرد سروقدِ سیم‌تن

[...]

نظیری نیشابوری

دیدمش در دل نهفتم آه بی‌تأثیر را

در کمان از بس که دزدیدم شکستم تیر را

پای رفتن نیست زین بزمم که در بیرون در

بخت دارد در کمین هجر گریبان گیر را

خوشدل از غیرم که در بزم وصال او نیافت

[...]

کلیم

ضعف طالع برده از من قوت تدبیر را

برنتابد از خرابی خانه‌ام تعمیر را

گر چنین شاداب از خون شهیدان می‌شود

آب پیکان سبز خواهد کرد چوبِ تیر را

کی دگر از خانهٔ چشمم قدم بیرون نهی

[...]

صائب تبریزی

سهل مشمر همتِ پیرانِ با تدبیر را

کز کمان بال و پر پرواز باشد تیر را

دشمنِ خونخوار را کوته به احسان ساز، دست

هیچ زنجیری به از سیری نباشد شیر را

حسن را خطِ غبارش بی‌نیاز از زلف کرد

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

برق عشق آمد که سوزد خرمن تدبیر را

با گریبان کار افتد دست دامنگیر را

نام من در دفتر اهل شهادت داخل است

کرده ام روشن سواد جوهر شمشیر را

پاسبان مستی ما نیست غیر از تیغ عشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه