ز انقلاب جسم، دل بر ساز وحشت هاله نیست
سنگ هرچند آسیا گردد، شرر جواله نیست
درگلستانی که داغ عشق منظور وفاست
جز دل فرهاد و مجنون هر چه کاری لاله نیست
پرتو هر شمع، در انجام، دودی میکند
کاروان گر خود همه رنگ است، بیدنباله نیست
عذر مستان گر فسون سامری باشد چه سود
محتسب خرکره است، ای بیخودانگوساله نیست
از غبار کسوت آزادند مجنونطینتان
غیر طوق قمری اینجا یک گریبان هاله نیست
صورت دل بستهایم، از شرم باید آب شد
هیچ تدبیری حریف انفعال ژاله نیست
سرمه جوشانده ست عشق ، از ما تظلم حرف کیست
در نیستانی که آتش دیده باشد ناله نیست
هرکجا جوش جنون دارد تب سودای عشق
بیدل ایننه آسمان سرپوش یک تبخاله نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و حالاتی که عشق در دل انسان به وجود میآورد، میپردازد. شاعر به تضادهای عشق و چالشهای آن اشاره میکند و میگوید که در دنیای عشق، هر چیز دیگری مانند افکار و ظواهر بیاهمیت میشوند. او همچنین به جنون و دیوانگی ناشی از عشق اشاره دارد و از اینکه عشق میتواند هر چیزی را تحت تأثیر قرار دهد، سخن میگوید. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که در این عالم عشق، هر کسی نمیتواند به درک واقعی عشق و حالتی که ایجاد میکند، برسد.
هوش مصنوعی: دل از تغییرات جسمانی نمیتواند به نغمه سرائس شود، زیرا اگرچه جسم دچار تغییرات و شکلهای مختلفی میشود، اما آتش و شور حیات در دل وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در باغی که عشق هدف اصلی آن است، فقط دلهای فرهاد و مجنون ارزشمند هستند و باقی چیزها مثل گلهای لاله فاقد اهمیتاند.
هوش مصنوعی: هر شمعی که روشن میشود، در نهایت بخار و دود تولید میکند. حتی اگر خود شمع رنگارنگ باشد، بدون دنباله نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر عذری برای دیوانگی و مستی وجود داشته باشد که ناشی از جادوگری باشد، در این صورت هیچ فایدهای ندارد. زیرا نگهبانان فقط به ظاهر و رفتار مینگرند و برای افراد بیخود و سرخورده اهمیتی قائل نیستند.
هوش مصنوعی: مجنونانی که در دنیا آزادند، شبیه به پرندههایی در قفس نیستند و در واقع، اینجا چیزی به عنوان یک حجاب یا پوشش برای آنها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ما برای دل خود چهرهای زیبا و دلنشین ساختهایم، اما از شرم و حیا باید به آب تبدیل شویم. هیچ راهی وجود ندارد که بتواند بر حالت بیحرکت و غمانگیز ما غلبه کند.
هوش مصنوعی: عشق مانند سرمهای است که به شدت جوشانده شده و ما از درد و رنج خود شکایت میکنیم. در نیستانی که آتش را تجربه کرده باشد، دیگر جایی برای ناله و گلهگذاری نیست.
هوش مصنوعی: هر جا که اشتیاق و هیجان عشق وجود دارد، نمیتوان آن را محدود به یک مکان خاص یا شرایط عادی کرد؛ عشق فراتر از آسمان و زمین است و نمیشود آن را در چارچوبهای معمولی گنجاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای فلک حشمت که در دکان نظم محتشم
به ز مدح مشتری گیر تو یک پرگاله نیست
وان عروسان را که در عقد تو میآرد به نظم
هیچ یک را احتیاج صنعت دلاله نیست
نطقش از شیرینی در ثنایت مینهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.