بسکه امشب بیتوام سامان اعضا آتش است
گر همه اشکی فشانم تا ثریا آتش است
شوخی آهم به دل سرمایهٔ آرام نیست
سوختن صهباست بزمی راکه مینا آتش است
همچو خورشید از فریب اعتبارما مپرس
چشمهٔ ما را اگر آبیست پیدا آتش است
بیتو چون شمعیکه افروزند بر لوح مزار
خاک بر سرکردهایم و بر سر ما آتش است
جوهر علویست از هر جزوسفلی موجزن
سنگ هم با آن زمینگیری سراپا آتش است
شاخ ازگلبن جدا، مصروفگلخن میشود
زندگی با دوستانعیش استو تنهاآتش است
روسیاهی ماند هرجا رفت رنگ اعتبار
درحقیقت حاصل این آبروها آتش است
با دو عالم آرزو نتوان حریف وصل شد
ما بهجایی خار وخسبردیمکانجا آتش است
نیست سامان دماغ هیچکس جز سوختن
ما همه سرگرم سوداییم و سودا آتش است
نشئهٔ صهبا نمیارزد به تشویش خمار
درگذر امروز از آبی که فردا آتش است
گریهگر شد بیاثر از نالهٔ ما کن حذر
آب ما خونگشت اما آتش ما آتش است
نیست جز رقص سپند آیینهدار وجد خلق
لیک بیدلکیست تا فهمدکهدنیا آتش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حال و هوای شاعر در نبود محبوب میپردازد و احساسات عمیق ناشی از دوری را به تصویر میکشد. شاعر به احساس سوختن و درد ناشی از جدایی اشاره دارد و وضعیت خود را به شمعی تشبیه میکند که بر مزار فراموش شده است. او به تلخی از بیثمری زندگی بدون عشق سخن میگوید و بر این نکته تأکید میکند که تمام زیباییها و اعتبارها در نهایت به آتش میانجامند. در این شعر، عناوینی چون «آتش» و «سوختن» به طور مکرر تکرار میشوند تا شدت احساسات و غم ناشی از جدایی به وضوح منتقل شود. در کل، این شعر تنها یک حس عمیق از عشق و درد را منتقل میکند که نشاندهنده بلاتکلیفی و ناامیدی است.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر نبودن تو، همه چیز در من در آتش است. حتی اگر من تا آسمان اشک بریزم، باز هم آتش وجودم فروکش نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: خندهام از دل غمگینم برنمیآید، زیرا سوزش و درد ناشی از نوشیدن شراب، نرمی و لطافت مینا را نیز به آتش میکشد.
هوش مصنوعی: از ما دربارهٔ اعتبار و فریب نپرس، چرا که مانند خورشید هستیم. اگر به ظاهر آبی وجود دارد، در واقع آتش نهفته است.
هوش مصنوعی: بیتو همانند شمعی هستم که بر روی سنگ مزار روشن شده است. وجود تو مانند خاک بر سر من است و در درونم آتش وجود دارد.
هوش مصنوعی: جوهر واقعی و باارزش از نسل علی است و هر چیزی که از نسل پایینتر باشد، در مقایسه با آن، دارای نقص و کمبود است. حتی سنگها نیز در برابر این جوهر، در حالت سوزان و آتشین قرار دارند.
هوش مصنوعی: زندگی در کنار دوستان شیرین و خوشایند است، اما وقتی تنهایی پیش میآید، مانند آتش سوزان و دردناک میشود. افراد ممکن است از محیط زیبای خود دور شوند و به دنیای غم و تنهایی پناه برند.
هوش مصنوعی: هر جا که انسان به اعتبار و آبرو رسیده باشد، در واقع آن اعتبار چون آتش است و فقط در هنگام گرفتار شدن در مشکلات، چهره حقیقی نمایان میشود. در نهایت، اگر کسی در زندگی کلاهبرداری کرده باشد، لکه ننگی بر چهرهاش باقی میماند.
هوش مصنوعی: در این دنیا و آن دنیا، هر آرزوی ما نمیتواند به وصال محبوب بینجامد. ما به مکانی رسیدیم که در آنجا وجود ما فقط دچار ضیق و تنگنای زندگی شده و آتش کینه و دشواری برپا است.
هوش مصنوعی: هیچ کس در زندگیاش به آرامش و نظم نمیرسد جز با تجربه کردن سختیها و دردها. همه ما درگیر خواستهها و آرزوهایی هستیم که خودشان مانند آتش ما را میسوزانند.
هوش مصنوعی: خوشی و سرخوشی زودگذر ارزش نگرانی و افسوس برای حالتی ناخوشایند را ندارد، زیرا امروز باید از لذتهای گذرا بهرهبرد و نباید به فکر عواقب ناگواری که ممکن است فردا پیش بیاید، بود.
هوش مصنوعی: اگر گریهکننده از نالههای ما بیتأثیر شد، باید احتیاط کند. آب ما تبدیل به خون شده است، اما آتش ما همچنان آتش است.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که وجود دارد رقص شوق و شادی مردم است که مانند آینهای شفاف است. اما چه کسی است که بتواند بفهمد که دنیا در واقع آتش است و پر از چالشها و سختیها؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش است
چاره دل کن که با آتش مدارا آتش است
رشک مانع، شوق غالب، در تو یارب چون رسم
راه عاشق در میان هفت دریا آتش است
چون چراغ مرده از صحبت دلی آورده ام
[...]
جنگ آتش، آشتی آتش، مدارا آتش است
خوش سر و کاری از آن بدخو مرا با آتش است
باده خواهی باش تا از خم برون آرم، که من
آن چه در جام و سبو دارم، مهیا، آتش است
با که گویم سر این معنی که نور حسن دوست
[...]
از تو ما را آب در جوی تمنا آتش است
عشق بازی چون مزاج باده گویا آتش است
ای معلم کشتی ما مشکل آید بر کنار
کاندر اقلیمی که مائیم آب دریا آتش است
ساغر از می بادت ای ساقی مرا معذور دار
[...]
جان روشن را جهان در چشم بینا آتش است
شبنم بی تاب را گل در ته پا آتش است
چشمه تیغ است آب روشن این صیدگاه
لاله بی داغ این دامان صحرا آتش است
در بساط سخت جانان غیر درد و داغ نیست
[...]
بیگل روی تو بر ما جام صهبا آتش است
در نظر آب است اما در سویدا آتش است
دور از او تا جام بر لب مینهم میسوزدم
می که با او آب حیوان است تنها آتش است
جلوهٔ معشوق بر هرکس به قدر حال اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.