گنجور

 
بیدل دهلوی

بسکه امشب بی‌توام سامان اعضا آتش است

گر همه اشکی فشانم تا ثریا آتش است

شوخی آهم به دل سرمایهٔ آرام نیست

سوختن صهباست بزمی راکه مینا آتش است

همچو خورشید از فریب اعتبارما مپرس

چشمهٔ ما را اگر آبی‌ست پیدا آتش است

بی‌تو چون شمعی‌که افروزند بر لوح مزار

خاک بر سرکرده‌ایم و بر سر ما آتش است

جوهر علوی‌ست از هر جزوسفلی موجزن

سنگ هم با آن زمینگیری سراپا آتش است

شاخ ازگلبن جدا، مصروف‌گلخن می‌شود

زندگی با دوستان‌عیش است‌و تنهاآتش است

روسیاهی ماند هرجا رفت رنگ اعتبار

درحقیقت حاصل این آبروها آتش است

با دو عالم آرزو نتوان حریف وصل شد

ما به‌جایی خار وخس‌بردیم‌کانجا آتش است

نیست سامان دماغ هیچکس جز سوختن

ما همه سرگرم سوداییم و سودا آتش است

نشئهٔ صهبا نمی‌ارزد به تشویش خمار

درگذر امروز از آبی که فردا آتش است

گریه‌گر شد بی‌اثر از نالهٔ ما کن حذر

آب ما خون‌گشت اما آتش ما آتش است

نیست جز رقص سپند آیینه‌دار وجد خلق

لیک بیدل‌کیست تا فهمدکه‌دنیا آتش است

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۴۹۶ به خوانش طاهره خان پور
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
نظیری نیشابوری

گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش است

چاره دل کن که با آتش مدارا آتش است

رشک مانع، شوق غالب، در تو یارب چون رسم

راه عاشق در میان هفت دریا آتش است

چون چراغ مرده از صحبت دلی آورده ام

[...]

عرفی

جنگ آتش، آشتی آتش، مدارا آتش است

خوش سر و کاری از آن بدخو مرا با آتش است

باده خواهی باش تا از خم برون آرم، که من

آن چه در جام و سبو دارم، مهیا، آتش است

با که گویم سر این معنی که نور حسن دوست

[...]

میرداماد

از تو ما را آب در جوی تمنا آتش است

عشق بازی چون مزاج باده گویا آتش است

ای معلم کشتی ما مشکل آید بر کنار

کاندر اقلیمی که مائیم آب دریا آتش است

ساغر از می بادت ای ساقی مرا معذور دار

[...]

صائب تبریزی

جان روشن را جهان در چشم بینا آتش است

شبنم بی تاب را گل در ته پا آتش است

چشمه تیغ است آب روشن این صیدگاه

لاله بی داغ این دامان صحرا آتش است

در بساط سخت جانان غیر درد و داغ نیست

[...]

ابوالحسن فراهانی

بی‌گل روی تو بر ما جام صهبا آتش است

در نظر آب است اما در سویدا آتش است

دور از او تا جام بر لب می‌نهم می‌سوزدم

می که با او آب حیوان است تنها آتش است

جلوهٔ معشوق بر هرکس به قدر حال اوست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوالحسن فراهانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه