هستی به رنگ صبح دلیل فنا بس است
بهر وداع ما نفس آغوش ما بس است
زین بحر چون حباب کمال نمود ما
آیینهداری دل بیمدعا بس است
ما مرد ترکتازی آن جلوه نیستیم
بهر شکست لشکر ما یک ادا بس است
محروم پایبوس تو را بهر سوختن
گرشعلهنیست غیرت رنگ حنابس است
محتاج نیست حسن به آرایش دگر
گل را ز غنچه تکمهٔ بند قبا بس است
از دل به هر خیال قناعت نمودهایم
آیینه رویگر ننماید قفا بس است
گوهرصفت ز منت دریوزهٔ محیط
درکاسهٔ جبین تو آب حیا بس است
واماندگی به هر قدم اینجا بهانه جوست
گر خار نیست آبله هم زیر پا بس است
گر درخورکفایت هرکس نصیبهای است
آیینه گو به هرکه رسد، دل به ما بس است
خودبینیی که آینهٔ هیچکس مباد
در خلق شاهد نگه نارسا بس است
ما را چو رشتهای که به سوزن وطن کند
چندانکه بگذریم درین کوچه جا بس است
بیدل مرا به بوس و کنار احتیاج نیست
با عندلیب جلوهٔ گل آشنا بس است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و دشواریهای هستی میپردازد. شاعر بیان میکند که زندگی با تمام فراز و نشیبهایش، به رنگ صبح و نابودی نزدیک است، و برای وداع کافی است که نفس ما در آغوش دیگری باشد. او به کمال انسان و پذیرش زودگذر بودن وجود اشاره میکند و میگوید که برای شکست و ناکامی، نیاز به چیزی بیش از یک حرکت ساده نیست. همچنین، شاعر به اهمیت زیبایی طبیعی و بینیازی از آرایش و تظاهر اشاره کرده و میگوید که خودخواهی و خودبینی جایی ندارد. او در نهایت، حس نیاز به محبت و همدلی را به تصویر میکشد و میگوید که برای احساس نزدیک بودن به زیبایی، نیازی به جستوجوهای اضافی نیست.
هوش مصنوعی: وجود ما مانند سپیدهدم به رنگ میآید و نشاندهندهٔ زوال و پایان است، پس برای وداع ما، تنها نفس کشیدن و آغوش یکدیگر کافی است.
هوش مصنوعی: از این دریا مانند حبابی که به اوج میرسد، ما به سادگی و بیادعا به آینهداری دل بسنده کردهایم.
هوش مصنوعی: ما افرادی نیستیم که تنها به خاطر جلوههای زیبا به میدان بیاییم، بلکه برای شکست دادن دشمن، یک حرکت ساده از ما کافی است.
هوش مصنوعی: اگرچه شعلهای برای سوزاندن وجود ندارد، اما غیرت و عشق من به تو مانند رنگ حنا همیشه هست و آمادهام تا پای تو را ببوسم و برای تو بسوزم.
هوش مصنوعی: زیبایی نیاز به تزیینات ندارد. گل برای شکفتن کافی است که از غنچه خود بیرون بیاید و این برایش کافی است.
هوش مصنوعی: ما به هر فکری از دل راضی هستیم و اگر آینه پشتسر را نشان ندهد، همین که روی تو را میبیند کافی است.
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که انسان با وجود محدودیتها و شرایط دشوار، میتواند ویژگیها و صفات درخشان خود را حفظ کند. زیبایی و ارزش وجودی او، که همان آب حیا و شرم است، به اندازهای کافی در چهره و رفتار او نمایان است. به عبارت دیگر، هر فردی با خوبیها و صفات نیکو به دنیا آمده و حتی در سختیها نیز این ویژگیها را در خود دارد.
هوش مصنوعی: هر قدم که برمیداری، بهانهای برای عقبماندگی وجود دارد. حتی اگر خارهای بزرگ هم نباشند، یکی دو لکهی کوچک هم کافیست تا دردسر بسازند.
هوش مصنوعی: هر کسی مقداری از روزی و سرنوشت خود را دارد. اگر کسی به ما توجه کند و دلش با ما باشد، برای ما کافی است.
هوش مصنوعی: خودپسندی و خودرایی انسان باعث میشود که او به جای نگاه به دیگران و واقعیتها، تنها به تصورات و برداشتهای خود تکیه کند. این نوع نگرش صفتی ناپسند است و انسان را از درک و توجه به واقعیتهای دنیای خارجی بازمیدارد.
هوش مصنوعی: ما مانند رشتهای هستیم که به سوزن وطن وصل شدهایم و هرچه بیشتر از آن بگذریم، در این کوچه جا برای ما کافی است.
هوش مصنوعی: به من نیاز نیست که به بوسه و نزدیکی دل ببندم، فقط آشنایی با زیبایی گل و در کنار بلبل کافیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درویش را سرا سر کوی فنا بس است
ترک متاع و خانه متاع سرا بس است
گو هرگزم ز فرش منقش مباش رنگ
پهلو منقش از اثر بوریا بس است
گر خازن حرم نزند نعره درای
[...]
آیینه دار روی تو شرم و حیا بس است
پهلونشین سرو تو بند قبا بس است
خود را مزن بر آتش خونهای بیگناه
دست ترا بهار و خزان حنا بس است
بشکن به ناز بر سر شمشاد شانه را
[...]
ما را به راه عشق طلب رهنما بس است
جایی که نیست قبلهنما نقش پا بس است
جنس نگه زهرکه بود جلوه سود ما
سرمایه بهرآینهکسب صفا بس است
ننشست اگر به پهلوی، ما تیر او، ز ناز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.