جنون کی قدردان کوه و هامون میکند ما را
همان فرزانگی روزی دو مجنون میکند ما را
نفس هر دمزدن صد صبح محشر فتنه میخندد
هوای باغ موهومی چه افسون میکند ما را
کسی یا رب مبادا پایمال رشک همچشمی
حنا چندان که بوسد دست او خون میکند ما را
چو صبح آنجا که خاک آستانش در خیال آید
همه گر رنگ میگردم که گردون میکند ما را
تماشای غرور دیگران هم عالمی دارد
به روی زر نشست سکه قارون میکند ما را
حساب چون و چند اعتبار دفتر هستی
به جز صفر هوس بر ما چه افزون میکند ما را
حباب ما اگر زین بحر باشد جرعهٔ هوشش
که تکلیف شراب از جام واژون میکند ما را
فنا از لوح امکان نقش هستی حک کند ورنه
عبارت هرچه باشد ننگ مضمون میکند مارا
همه گر آفتاب آییم در دورانگه عشرت
کسوفی هست کآخر در می افیون میکند ما را
ز ساز سرو و بید این چمن آواز میآید
که آه از بیبری نبود که موزون میکند ما را
شبستان معاصی صبح رحمت آرزو دارد
همین رخت سیه محتاج صابون میکند ما را
کسی تا چند بیدل کلفت تعمیر بردارد
فشار بام و در از خانه بیرون میکند ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حس و حال عاشقانه و آرزومند شاعر میپردازد. شاعر از عشق و جنون صحبت میکند و تأثیرات ناشی از آن را بر زندگی و احساساتش توصیف میکند. او به زیباییهای طبیعت و همچنین به حس حسادت و رقابت میان انسانها اشاره میکند. شاعر در میان بحرانها و چالشهای زندگی به دنبال زیباییها و لذتهای درونی است، در حالی که به موانع و معضلات نیز توجه دارد. در نهایت، او با بیان احساساتی مانند شوق، ناامیدی و عشق، نگاهی عمیق به وجود و معنای زندگی دارد.
هوش مصنوعی: دیوانگی به ما اهمیت کوه و دشت را نمیدهد، بلکه همان خرد و دانایی است که یک روز ممکن است ما را به حال جنون درآورد.
هوش مصنوعی: هر بار که نفسی میکشیم، گویی صبح قیامتی پرآشوب به وجود میآید و زیبایی و هیجان زندگی ما را به طرز عجیبی فریب میدهد.
هوش مصنوعی: خدایا، مبادا که حسادت و رقابت کسی باعث شود که او به حنا همانند کند و به بوسهاش دست ما را مجروح کند.
هوش مصنوعی: وقتی صبح میشود و یاد خاک پای او در دل من میافتد، به رنگ میآیم و تغییر میکنم، چون دنیای گردان ما را اینطور میسازد.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به غرور و افتخار دیگران نیز تجربهای خاص دارد، مانند اینکه وقتی بر روی طلای زرد نشستهای، سکهی قارون را در دست میگیری و احساس قدرت و دارایی میکنی.
هوش مصنوعی: زندگی و محاسبات آن فقط به عدد صفر و آرزوهای بیپایه ما خلاصه میشود و چیز دیگری نمیتواند بر ما افزوده کند.
هوش مصنوعی: اگر حباب ما در این دریا باشد، هر قطرهای از هوش آن، وضعیت نوشیدنی را از جام تغییر میدهد و ما را دستخوش تحولات میکند.
هوش مصنوعی: هرچه در دنیا وجود دارد، ممکن است به زودی محو شود و تنها حقیقت باقیمانده، وجودی است که فراتر از این دنیا است. اگر این نکته را در نظر نگیریم، هر آنچه که به عنوان مفهوم و مضمون بیان میشود، در نهایت ما را به زوال و ننگ میکشاند.
هوش مصنوعی: اگرچه همه ما در اوج شادی و خوشبختی به سر ببریم، اما در نهایت هیچ چیز نمیتواند مانع از تاثیر منفی و مشکلاتی شود که گاهی بر ما وارد میشود.
هوش مصنوعی: از درختان چمن صدای دلنواز برمیخیزد، اما ای کاش بیتابی وجود نداشت که ما را به این زیبایی آهنگین میکند.
هوش مصنوعی: در دل تاریکیهای شب، گناهان و خطاها سوز و گداز دارند و صبحی که پر از رحمت است، خواهان تغییر و بهبودی میباشد. این وجود سیاه و آلوده ما نیز به تغییر و شست و شو نیاز دارد.
هوش مصنوعی: کسی که به خودش زحمت و سختی میدهد، با تحمل مشکلات و فشارهایی که بر او وارد میشود، ما را از خانهمان بیرون میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.